قسمت اول مداحی محمود کریمی در هیئت رایة العباس چیذر و بعد از آن در پایین دانلود مداحی حاج محمود کریمی در هیئت ثارا...
لطفا نظر یادتون نره
دانلود نوحه و مداحی محرم ۹۲ با مداحی حاج محمود کریمی
هیات رایه العباس (ع) شمیرانات چیذر امام زاده علی اکبر (ع)
شب هفتم اضافه شد …
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری آقا اباعبدالله الحسین و ماه محرم به تمامی کاربران عزیز،مجموعه نوحه و مداحی از حاج محمود کریمی مداح اهل بیت که در شب های محرم ۹۲ ( دهه اول ) که در هیات رایه العباس (ع) شمیرانات چیذر امام زاده علی اکبر (ع) برگزار شده رو برای شما عزیزان آماده دانلود کردیم. شما هم اکنون میتوانید مجموعه نوحه و مداحی محرم ۹۲ از سایت یاس دانلود دریافت نمایید.
تاريخ تحول آموزش و پرورش در ژاپن :
تا زمان حكومت ميجي يعني سال 1868 در ژاپن ، مؤ سسه هاي گوناگوني به منظور تأمين نيازمنديهاي گروه هاي مختلف اجتماعي به وجود آمده بود . قبل از آن تاريخ چهار طبقه مجزا از هم زندگي مي كردند : جنگجويان ، برزگران ، افرازمندان وكسبه . هر يك از اين طبقات براي آموزش فرزندان خود داراي مدارسي بودند .مردم عادي به كمك روحانيون مدارسي به صورت مكتبخانه داشتند ، اين مدارس عمومي ترين مدارس ژاپن محسوب مي شد كه به مدارس « تراكويا» شهرت داشت . مدارس مزبور اغلب در كنار معابد ساخته شده بود . با روي كار آمدن حكومت نظامي توكوكاوا(1603-1573) درشهرهاي بزرگ ژاپن واز جمله توكيو، فعاليتهاي آموزشي معابد درمدارس تراكويا كاهش يافت ودولت بركار مدارس نظارت بيشتري پيدا كرد وامر ت.ت را به سامورائيها وافراد تحصيلكرده سپرد ،به اين ترتيب مدارس مذكور بتدريج جنبه مذهبي خود را ازدست داد.اما انديشه ت.ت به صورت روندي يكنواخت براي مردم با روي كار آمدن امپراطور «ميجي» درژاپن شكوفا گرديد .درآن زمان دريافتند كه به منظور كسب قدرت براي مردم ، بايد آنها را به سلاح علم ومعرفت مجهز كرد وبه عبارت ديگر بايد درصدد تقويت استعدادهاي پراكنده دروجود افراد برآمد وآموزش وپرورش تنها وسيله اي است كه براي كسب اين هدف كاربردي مؤثردارد. بنابراين از دوره ميجي به آ.پ درژاپن اهميت داده شد . درسال 1872 نظام نوين آ.پ درژاپن با احداث مدارس ابتدائي ومتوسطه آغاز گرديد . درسال 1886 آموزش اجباري دركشور شروع شد وكودكان را موظف كردند كه درتعليمات دوره سه وچهارساله ابتدائي شركت كنند . سازمان آموزش وپرورش ژاپن : باتصويب قوانين جديد آموزش وپرورش درسالهاي 1948 و1949 ، مديريت آموزش وپرورش دردست ملت قرار گرفت وبه مردم اختيار داده شد تا نمايندگان خود را براي اداره شوراهاي آموزش معرفي كنند ونمايندگان شوراها توانستند قوانين مفيدي به نفع مردم پيشنهاد كنند . به شوراهاي ملي اختياراتي داده شد كه تنظيم بودجه مدارس ، برنامه ريزيهاي آموزشي ، انتصابات معلمان وكاركنان ونظارت برامور آموزشي مناطق رابه عهده بگيرند مقامات مركزي نقش هماهنگ كننده پيداكردند وتنها مراكز آموزش عالي مثل دانشگاه ها دانشكده ها ي فني ، مؤسسه هاي تحقيقاتي زير نظر مستقيم مقامات مركزي قرار گرفت .
درسال 1956 تغييراتي درقوانين فعلي داده شد وبراساس قوانين جديد ، سازمانهاي آموزشي زير نظر مقامات دولتي قرار گرفت وبه وزارت آ.پ اختيارات وسيعتري داده شد ونظارت بر كار شوراهاي محلي به عهده وزارت قرار گرفت . درحقيقت نظام متمركز جاي نظام غير متمركز را گرفت .
درحال حاضر نظام آموزشي در ژاپن متمركز است وهمه دستورات از وزارت آ.پ صادر مي شود . استانها وشهرستانها از اختيارات زيادي برخوردار نيستند .
شوراي مركزي آموزش وپرورش :
مهمترين شورا در وزارت آ.پ ژاپن شوراي مركزي آن است كه اعضاي آن را رؤساي دانشگاه ها، استادان ، مقامات آموزش وپرورش ، مديران مؤسسه هاي بزرگ اموزشي ، نمايندگان صنايع واتاقهاي بازرگاني تشكيل مي دهند .
اين شورا در تدوين سياستهاي كلي آ.پ نقش اساسي دارد . برنامه هاي اجرايي جاري آ.پ وبرنامه ريزيهاي درازمدت براي فعاليتهاي آموزشي درسطح كشور به وسيله اين شورا انجام مي شود تجديد نظر دركليه برنامه ها اين شورا برعهده دارد كليه طرح ها وبرنامه هاي وزارت آ.پ درابتدا توسط اين شورا مطرح مي شود وپس از اصلاحات لازم ، به وزير آ.پ ابلاغ مي گردد ودرصورت تصويب درهيأت وزرا مطرح مي شود وبراي تصويب نهايي به مجلس فرستاده مي شود . آموزش پيش دبستاني : مهد كودكها وكودكستانها درژاپن ، كودكان بين سه تا پنج ساله را مي پذيرند . اين مؤسسه ها اغلب به صورت خصوصي اداره مي شوند ولي آموزش وپرورش برآنها نظارت دارد . ضوابط ومقررات آموزشي اين مراكز از طرف اداره هاي آموزش وپرورش به مسئولان مراكز مزبور اعلام مي شود . برنامه هاي آنها براساس امور جاري زندگي كودكان ، آشنايي آنها با طبيعت ، زبان ،موسيقي وبازي بنيان مي شود . اين نكته قابل ياد آوري است كه ژاپن به نسبت كشورهاي پيشرفته جهان توجه كمتري نسبت به مراكز پيش دبستاني دارد . آموزش ابتدائي : سن ورود به اين دوره شش سالگي است . آموزش وپرورش دراين دوره براي كليه كودكان اجباري ورايگان است . علاوه برآن خانواده هاي كم درآمد براي غذا ، بهداشت ووسايل آموزشي ،كمكهاي نقدي دريافت مي كنند .دوره تعليمات ابتدائي شش سال است وپايان دوره ابتدائي درسن دوازده سالگي است . تدريس درهر كلاس به عهده يك معلم گذاشته شده ودرسالهاي پنجم وششم دويا چند معلم عهده دار تدريس هستند .
تكنولوژي پيشرفته ژاپن آموزش وپرورش رادرهمه سطوح آن تحت الشعاع قرار داده است . مدارس ابتدائي به وسايل آموزشي مدرن مجهز هستند .رسانه هاي گروهي مثل تلويزيون مدار بسته وماشينهاي آموزشي وكمك آموزشي در برنامه هاي درسي كودكان نقشي سازنده دارند پدران ومادران از كلاسهاي فرزندان خودبازديد مي كنند وبراي اين منظور درانتهاي كلاسهاي درس نيمكتهايي براي نشستن آنها قرارداده شده واولياي كودكان به منظور آشنايي باشيوه هاي آموزش فرزندان خود دركلاسها حضور پيدا مي كنند . آ.پ دوره اول متوسطه :
كليه فارغ التصيلان ابتدائي بايد دردوره اول متوسطه كه شامل سه كلاس است شركت كنند . تحصيلات دراين دوره رايگان واجباري است . دروسي كه در دوره سه ساله اول متوسطه ارائه مي شود .درحقيقت دنباله دروسي هستند كه دردوره ابتدائي تدريس شده اند . آ.پ دردوره دوم متوسطه : آ.پ دراين دوره شامل سه نوع دبيرستان است :
1- دبيرستانهاي تمام وقت روزانه 2- دبيرستانهاي نيمه وقت كه بيشتر داراي كلاسهاي شبانه است
3- مدارس مكاتبه اي
93% دانش آموزان دردبيرستانهاي تمام وقت، 4% آنها در مدارس نيمه وقت و3% درمدارس مكاتبه اي تحصيل مي كنند . در دوره هاي مكاتبه اي دروس مختلفي ارائه مي شود وبه همين جهت ازداوطلبان ورود به دوره هاي مكاتبه اي امتحان ورودي به عمل مي آيد . دوره تحصيلات درسيكل دوم دبيرستان سه سال است . مدت تحصيل دردوره هاي نيمه وقت ومكاتبه اي چهار سال مي باشد . تغذيه دانش آموزان :
درژاپن تقريباً تمام دانش آموزان درمقطع ابتدائي و90% دانش آموزان دردوره اول متوسطه وهمه دانش آموزان دوره دوم بويژه دانش آموزان دبيرستانهاي شبانه از برنامه تغذيه استفاده مي كنند . برنامه تغذيه شامل نان وشير وانواع ساندويچها است .كليه هزينه هاي تهيه وسايل آشپزخانه ، دستمزد كارگران وتهيه غذا وتوزيع آن به عهده مدرسه است وخانواده ها تنها بخش بسيار كمي از آن رامي پردازند . هم دولت مركزي وهم مقامات محلي دراين باره اهتمام دارند وهزينه هاي آن را تأمين مي كنند . كتابهاب درسي : كليه كتابهاب درسي در مقاطع مختلف تحصيلي بايد به وسيله وزارت آموزش وپرورش ژاپن مورد بررسي وتأييد قرار گيرد . كتابها درسطح استانها وشهرستانها يكنواخت نيستند .ولي همه آنها بايد مورد تأييد مقامات مركزي آ.پ باشد . بنابراين هرمؤلفي مي تواند كتاب خودرا براي تأييد به وزارت آ.پ ژاپن بفرستد اين كتابها توسط بازرساني كه از طرف وزير تعيين مي شوند مورد بررسي قرار مي گيرند وچنانچه پذيرفته شوند مورد بررسي قرار مي گيرند وچنانچه پذيرفته شوند اجازه انتشار آنها صادر مي شود وبراي سه سال مورد تدريس قرار مي گيرند .
كتابهاي درسي براي دانش آموزان تاسال نهم رايگان است واز آن سال به بعد دانش آموزان هزينه كتابها را مي پردازند ولي كتابها باارزانترين بهابه وسيله آ.پ تهيه وتوزيع مي شود . تسهيلات فرهنگي ورفاهي معلمان : حقوق معلمان مدارس دولتي براساس دو عامل تحصيلات و مدت خدمت مشخص ميشود .اگر چه ميزان حقوق معلمان مدارس ابتدايي ، دوره اول متوسطه ومعلمان دوره دوم متوسطه با هم فرق دارد ولي حقوق كليه داوطلبان شغل معلمي كه داراي تحصيلات يكسان هستند برابراست . علاوه بر حقوق ماهيانه ، كليه معلمان از كمكهاي غير نقدي (بن) ، كمك به عائله وساير كمكها استفاده مي كنند . درطي سال سه باربه معلمان كمكهاي نقدي پرداخت مي شود وميزان مجموع آنها پنج برابر حقوق ماهانه هر معلم است . افزون براين تسهيلات مالي كليه معلمان از مزايايي نظيربيمه به ميزان قابل توجهي استفاده مي كنند .اين مزايا تحت عنوان مزاياي انجمنهاي معلمان پرداخت مي شود .
نوشته شده توسط IT STUDENT
تحقيقات نشان داده است بيشتر كساني كه به كتاب و كتابخواني علاقه دارندوالديني داشتهاند كه در دوران كودكي لحظات شيرين و گرمي را در هنگام خواندن داستانها براي آنها ساخته و پرداختهاند.
توصيههاي زير را به كار گيريد تا كودكان خود را جذب مطالعه كنيد، به طوري كه كتاب را بهترين دوست خود بدانند و از آن جدا نشوند.
1-زمان خاصي را به عنوان زمان خواندن داستان در نظر بگيريد : اين مورد به خصوص براي كودكان نوپا بسيار مهم است. زمان قصهسرايي نبايدطولاني باشد، در اينجاكيفيت از همه چيز مهمتر است، اما سعي كنيد آن را به صورت برنامهاي منظم در هر روزدنبال كنيد.
2-كتابهايي را انتخاب كنيد كه خودتان از خواندن آنها لذت ميبريد، زيرا عدم علاقه شما، به خوبي در آهنگ كلام شما منعكس ميشود.
3-به خاطر داشته باشيد كه اغلب سطح شنيداري كودكان بالاتر از سطح خواندن آنهاست: پس فكر نكنيد ممكن است كودك شما كه در گروه سني الف قرار دارد از شنيدن كتابهاي گروه سني ب، ج يا بالاتر لذت نبرد.
4-هميشه قبل از خواندن، عنوان كتاب و نام نويسنده آن را اعلام كنيد.
5-داستاني را كه ميخوانيد در ذهن خود تجسم كنيد: مناظر را در ذهن خودببينيد، حتي زماني كه كتاب هيچ گونه تصويري ندارد. اين كار باعث ميشود كه داستان را به زيبايي و واضح تعريف كنيد.
6-در حين خواندن از تنوع استفاده كنيد: متناسب با داستان، تن صداي خود رابالا و پايين ببريد، با دستان و اعضاي صورت خود اشارات گوناگوني پديد آوريد. همه اينها در جذابتر كردن داستان براي شما و فرزندتان كمك ميكند.
7-بسياري از كودكان از«خواندن مكرر» يك داستان لذت ميبرند.
8-كودكتان را تشويق كنيد كه صفحات را ورق بزند، يا حتي عباراتي كه بلد است رابخواند: هر دوي شما ميتوانيد با افزودن ديالوگهاي جديد، صداهاي متفاوت و اشارات مختلف به آن شاخ و برگ دهيد.
9-به آرامي بخوانيد: در حين خواندن، سؤالاتي بپرسيد و به پرسشهاي كودكتان پاسخ دهيد. به عكسها اشاره كنيد و در مورد تصاوير كتاب بحث كنيد. از كودكتان بپرسيد: «فكر ميكني بعد از اين چه اتفاقي خواهد افتاد؟»
10-فعاليتهاي اضافه و متناسبي با فضاي داستان، ارائه كنيد: كارهايي مثل آشپزي يا درست كردن كاردستي كه با داستان شما متناسب و هماهنگ باشند يا فعاليتهايي كه خواندن را به عنوان بخشي از علوم و فنون غني ادبيات شكوفا سازند و به پيشرفت دريادگيري مهارتهاي ادبي منجر شود.
11-در زمان داستان با كودك خود مدارا كنيد، اما در عين حال جدي و محكم باشيد: چنانكه كودك شما نسبت به خواندن كتاب بيميل است اجازه دهيد در اين حين نقاشي بكشد. شايد حتي بتواند يك نقاشي از فضاي داستان بكشد!
12-با آموزگار كودكان صحبت كنيد يا به كتابخانه منطقهتان برويد تا ازپيشنهادها و تجربيات آنها در اين رابطه بهرهمند شويد: به اين وسيله فهرستهاي گوناگوني از كتابهاي مختلف خواهيد يافت و شايد حتي آنها بتوانند كتابهايي كه خواندن بلند آنها براي كودكان اثربخش بوده است را به شما معرفي كنند.
خواندن، يك فعاليت تفريحي است شما فقط روزانه 15 دقيقه براي آن وقت صرفكنيد واز نتيجه سود بخش آن براي خود و فرزندانتان تا آخر عمر بهره بگيريد
ديويد موري كه شانزده سال سِمَت استادي در دانشگاه داشته است، هفت گام را براي داشتن فرزنداني دانا پيشنهاد كرده است. وي معتقد استهيچ سرمايه گذاري براي خانواده مهمتراز آموزش فرزندان نيست.
او روشهاي ساده اي را براي كمك به فرزندان پيشنهاد مي كند كه براي هركس بدون توجه به سطح درآمد ، موفقيت آميز است.
اول –فرزند خود را هر روز به مدرسه بفرستيد. واضح است كه حضور در مدرسه اهميت دارد. بررسي اي كه اخيراً، انجام شده ، نشان مي دهد ميزان حضور در كلاس درس روش خوبي براي پيش بيني نمرات آزمون است.
كساني كه ميزان حضور آنها 93 درصد بود ، در آزمونهاي استاندارد ، رتبه اول را به دست آوردند. كساني كه تنها 85 درصد در كلاسها حضور يافتند نمرات آنها افت پيدا كرد. وي مي گويد كارهايي كه به طور مرتب انجام شود، بهتر از همه در خاطر مي ماند. بر نظم و ترتيب تكاليف مدرسه نظارت كنيد و مدت زمان تماشاي تلويزيون را كم كنيد. بين ساعاتي كه در جلوي تلويزيون گذرانده مي شود و سال هاي هدر رفته ارتباط مستقيمي وجود دارد.
دوم – نام مدرسه، نام آموزگار و مدير مدرسه فرزند خود را ياد بگيريد. قبل از بروز مشكل با آنها تماس بگيريد، بگذاريد بدانند چه انتظاراتي داريد. آيا تكاليف مدرسه كافي است؟ محيط مدرسه بي خطر است؟ چه مطالب و كتاب هايي در كلاس درس آموزش داده مي شود؟به آموزگار پيشنهاد همكاري بدهيد. به مربيان فرزند خود احترام بگذاريد. بهترين شرايط اين است كه معلم و والدين ، يكديگر را تقويت كنند.
سوم – براي فرزندتان لباس مناسب تهيه كنيد. اين مسئله به اندازه ي صبحانه و محيط مناسب اهميت دارد. لازم نيست اين لباس اونيفورم باشد، نگذاريد فرزندتان عادت كند با لباس غير آبرومندانه به مدرسه برود. مدرسه رفتن شغل فرزند شما است. از فرزندتان بخواهيد لباس مناسب آن را بپوشد. لازم نيست خيلي وسواس به خرج دهيد.
انتظارات خود را از فرزندتان بيان كنيد. انضباط، ماندگارترين هديه مدرسه است. كتابها و افراد دانشمند را محترم بشماريد. افراد تحصيل كرده را مورد تمسخر قرار ندهيد.
چهارم – براي فرزندتان روزنامه و كتاب بخوانيد. و شيوه مراجعه و يافتن كتاب را به فرزندتان ياد دهيد و اگر نمي دانيد از كتابدار بپرسيد. به طور حتم فرزندتان تلويزيون تماشا مي كند ؛ برنامه ها را كنترل كنيد و با هم به تماشاي تلويزيون بپردازيد. در مورد رفتارها و هنرپيشه ها اظهار نظر كنيد. از تلويزيون به عنوان فرصتي براي نشان دادن ارزشها و معيارهاي خانوادگي بهره بگيريد. قدم به دنياي كودكان بگذاريد. خود را كاملاً به آنها نزديك كنيد و پذيراي آنها باشيد. آن وقت مي بينيد مثل گل آفتابگردان كه به سمت خورشيد مي چرخد او هم به شما رو مي آورد.
پنجم- به هيچ وجه تقلب را تحمل نكنيد. دو خطر روياروي كودكان است: شكست و شكست سخت تر، از طريق عدم صداقت. تقلب يعني فرار بيهوده از شكست ، فرزندتان را در معرض دو خطر قرار مي دهد. شكست ناكامي است اما مايه بدنامي نيست. ولي تقلب بدترين پيامدها را به دنبال دارد علاوه بر آن كه آموزندگي ندارد و همه چيز ما را در معرض خطر قرار مي دهد.
شكست واقعيتي است كه شخص مغلوب به بهاي از دست دادن قدرت ايستادگي روحي خود، از آن مي گريزد. شكست را مي توان جبران كرد اما براي شخصيت و شرف از دست رفته تنها مي توان حسرت خورد
ششم- وقتي فرزندتان به خانه مي رسد در منزل حضور داشته باشيد. تحقيقات در اين زمينه بسيار روشن است. ساعات 3 تا 6 بعداز ظهر حساسترين ساعات در زندگي كودك است. در اين زمان كودك بدون سرپرست است و دردسرها فراوان . اما اين ساعات، درعين حال بهترين زمان نيز هست زيرا هنوز درس هاي روز تازه است و از اين فرصت مي توان براي تقويت آموخته ها استفاده كرد. به گزارش هايي كه فرزندتان در مورد حوادث روز خود مي دهد گوش بدهيد. با آنها مشورت كنيد، تنبيه و تشويقشان كنيد. اما آنها را در خانه ، تنها رها نكنيد.
هفتم – هر از چند گاه مدرسه بازي كنيد.از فرزند بزرگتر بخواهيد به خواهر يا برادر كوچكتر خود درس بدهد. اين عمل تأثير چشمگيري بر روي هر دو دارد. كودك بزرگتر در كاري كه به او محول شده مهارت و غرور به دست مي آورد و كودك كوچكتر از طريق تحسين درس مي گيرد. بعد از آن از هر دو بخواهيد كار يا درسي را به شما ياد بدهند. اين كار براي آنها لذت بخش است و براي شما غرور انگيز.
آموختن نحوه يادگيري ، نخستين وظيفه است. با خواندن اين مطلب براي فرزندانتان كار را شروع كنيد و نظر آنها را در اين باره جويا شويد.
آموزش و پرورش از بدو تشکیل زندگی گروهی انسان و در پاسخ به نیاز انسانها در روابط متقابل شکل، ابتدایی خود وجود داشته است و بنابراین یکی از قدیمی ترین نهادهای اجتماعی است. در شرایط جدید و پیچیده تحولات جهانی، آموزش و پرورش به صورت یک نظام فراگیر، ابتدا جوامع پیشرفته و توسعه یافته و متعاقب آن سراسر جوامع در حال پیشرفت را فرا گرفته است و امروزه جامعه ای نیست که این نظام نقشی در تحول و پویایی و پیشرفت آن نداشته باشد.
در جهان امروز، رابطه آموزش و پرورش با جامعه و در جهت پاسخگویی به نیازهای متنوع و پیچیده آن، اهمیتی مضاعف و روز افزون یافته است. خاصه که با توجه به فرآیند جهانی شدن و تاثیراتی که این فرایند بر ساختارهای اجتماعی دارند، مطالعه و بررسی نظام های آموزشی از اولویت های مهم و اساسی هر جامعه ای بشمار می آید. یعنی هم حکومت، هم مردم و هم سازمان های آموزشی، برنامه ریزان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، همچنین معلمان و مربیان به خوبی از این امر مهم آگاهند. بنابراین لازم می آید جهت پاسخگویی به نیازهای جدید و بخصوص تاثیرات شگرفی که فرایند جهانی شدن ایجاب می کند، شیوه ها و سبک های نوین آموزشی مورد توجه مداقه برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.
چرا که برای پاسخ به نیازهای جدید، آموزش کهنه و سنتی قادر نیست خود را با شرایط جدید و بالطبع با نیازهای متنوع و پیچیده امروز تطبیق دهد.
در این راستا این نوشتار بر آن است با تبیین مهمترین مولفه های تاثیرگذار در آموزش و پرورش نوین و با تاکید بر نظریه تفسیری مایکل یانگ که مورد توجه عده زیادی از علاقه مندان و صاحبنظران مسایل آموزش و پرورش است، ضمن تبیین گسترده ویژگی های آموزش و پرورش نوین راهکارهای لازم را در جهت رهایی از آموزش و پرورش سنتی مطرح می کند تا بلکه زمینه های پویایی نظام آموزشی و هماهنگی آن با نـــیازهای فزاینده جامعه امروزی فراهم آید.
● آموزش و پرورش و نظریه تفسیری مایکل یانگ
به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان، شکاف میان جامعه شناسی آموزش و پرورش جدید و آموزش و پرورش سنتی، نوعی تغییر پارادایم یا انقلاب در جامعه شناسی محسوب می شود. اگرچه نخستین نشانه های پیدایش رهیافت جدید به آغاز اصلاحات مدرسه در دهه 1990 در انگلستان برمی گردد. اما اغلب چنین گفته می شود که ظهور کامل آن رهیافت در اوایل دهه 1970 رخ داد. پیش از این جامعه شناسی آموزش و پرورش در انگلستان به شدت متوجه مساله عدالت اجتماعی و اتلاف استعدادها در مدرسه بوده و تحت تاثیر چارچوب کارکردگرایی ساختاری (پارادایم قدیم) قرار داشت.
در حالی که جامعه شناسی آموزش و پرورش جدید دیدگاه کارکردگرایانه در مورد جامعه، دانش و رفتار انسان را رد و نسبت به فهم الگوهای ارتباطی که ساخت اجتماعی واقعیت را شکل می دهند، ابراز علاقه کرده است. در این دیدگاه، جامعه یک هویت پویا تصور می شود که روابط اجتماعی ناشی از کنش و واکنش زنان و مردان آن را شکل می دهد. بدین سان، این دیدگاه به انسان به عنوان موجودی فعال می نگرد. در صورتی که در دیدگاه کارکردگرایی مردم صرفاً اجراکنندگان نقش های اجتماعی از قبل تعیین شده، تصور می شوند به علاوه این حوزه بر این موضوع تاکید می کند که ما نیازمند برداشت خود از واقعیتی که مبتنی بر شعور عامیانه (Knowledge and control) است، هستیم. یعنی اینکه حوادث و موقعیت های اطراف خود را دیده و به آنها واکنش نشان دهیم. در حوزه آموزش و پرورش این به معنای مطالعه فرآیند تعامل در کلاس درس، استفاده از شناخت، محتوای آموزش، فضای کلاس درس و نظایر آن است.
مایکل یانگ طلایه دار برجسته پارادایم جدید است. به اعتقاد بسیاری ظهور جامعه شناسی آموزش و پرورش جدید با انتشار کتاب یانگ با عنوان شناخت و کنترل در سال 1971 بوده است. یانگ توجه محققان را به عوامل ساختاری که در چارچوب مدرسه موردغفلت واقع شده بودند، جلب کرد. بدین ترتیب این ایده مطرح شد که از آنجا که شناخت دارای ساخت اجتماعی است لذا می تواند براساس نیت آدمی تغییر یابد.
به نظر وی، اصلاحاتی که ما در بحث از فرآیندهای آموزشی به کار می بریم، مطلق نیستند بلکه محصول کنش آدمی در شرایط تاریخی خاصی اند. پس انسان، معانی را برای درک دنیای اطراف خود خلق می کند. به عنوان مثال هوش و خلاقیت هر یک مفاهیم و اصطلاحات نسبی هستند.
به اعتقاد یانگ در واقع، جامعه شناسی تفسیری آموزش و پرورش بر ماهیت اجتماعی مقولات آموزشی و فرآیندهای اجتماعی تأکید می کند که از طریق آنها این مقولات ساخته شده و حفظ می شوند. به تعبیر برنشتاین، دیدگاه جدید بر ویژگی های دانشی مدرسه، تأکید دارد در نتیجه برنامه درسی، نحوه تدریس و اشکال ارزیابی (امتحان) موردتوجه شدید این دیدگاه قرار می گیرند.
برای مثال، در مورد عنصر برنامه ریزی درسی، اگر خواهان اعمال روش فعال و خلاّق فرد باشیم، باید الگوی برنامه درسی، الگوی مبتنی بر ـ دانش آموز به عنوان منبع اطلاعات ـ باشد. در چنین الگویی یادگیری واقعی، فقط زمانی رخ می دهد که دانش آموز شخصاً به سازمان دادن محتوای برنامه همت گمارد، تا به ساختن معنی و مفهوم اختصاصی برای محتوا نایل شود. البته با این تأکید که محتوا را باید شخص دانش آموز انتظام دهد.
به عبارت دیگر، در روش های فعل پذیر (آموزش سنتی)، معلم دانش آموز را به برخورد انفعالی و سطحی با یادگیری ترغیب می کند و این بدان سبب است که درک عمیق دانش آموز از محتوا تحت الشعاع کمیت آموزش داده شده قرار می گیرد. این امر سبب می شود که فراگیری مهارت های ارزنده شناختی نیز موردغفلت قرار گیرد. اما در روش فعال (خلاق)، دانش آموز می آموزد چگونه تعیین کننده جهت تعلیم و تربیت خود باشد و این قابلیتی است که زیربنای آموزش مستمر را تشکیل می دهد.
● موضوع های اصلی موردتوجه در رهیافت تفسیری آموزش و پرورش:
الف) مطالعه محیطهای یادگیری: از آنجا که رهیافت تفسیری بر عوامل اجتماعی مؤثر بر فرایند تولید و کنترل شناخت تأکید دارد، لذا این پارادایم برای مطالعه شرایطی که در آن یادگیری روی می دهد، بسیار مناسب است. از این لحاظ، سه جنبه حایز اهمیت است:
1) رابطه سلسله مراتبی میان معلم و دانش آموز، ارتباط نمادین میان معلم و دانش آموز و شناختی که اساس تعامل میان آنهاست.
2) تعامل در کلاس درس: در چارچوب رهیافت جدید، پیوند انتظارات معلم و عملکرد دانش آموز موردتوجه قرار می گیرد. طرفداران این دیدگاه معتقدند که بسیاری از ابعاد تعامل در کلاس درس موردغفلت قرار گرفته است. از جمله اینکه چگونه معلمان آگاهانه یا ناآگاهانه انتظارات خود را به دانش آموزان منتقل می کنند.
3) زبان مورداستفاده در کلاس درس: اهمیت زبان در مطالعه عملکرد تحصیلی کاملاً آشکار است در این جهت از دستاوردهای رهیافت جدید، کمک به فهم رابطه میان زبان و موفقیت تحصیلی بوده است. زیرا یکی از فرضیات کانونی این دیدگاه این بوده که زبان با نحوه ادراک واقعیت اجتماعی ارتباط دارد. به عبارت دیگر، فرایندهای فکری افراد و تجربه آنها از جهان اجتماعی را شکل می دهد.
4) برنامه درسی: به اعتقاد یانگ، برنامه درسی در کانون توجه پیروان رهیافت جدید قرار دارد زیرا نهادهای تربیتی نه تنها پردازش کننده افراد، بلکه پردازش کننده شناخت نیز هستند. در این معنا، شناخت معنای گسترده تری یافته و هم شامل محتوای سرفصلهای رسمی درس می شود و هم شامل ادراکات و اطلاعات در مورد جامعه و نحوه عملکرد آن است و این همان چیزی است که به آن برنامه ی درسی پنهان می گویند. بنابراین امروزه وقتی از تکنولوژی صحبت می شود مقصود آموختن راه و رسم زندگی روزمره نیست، بلکه تأکید بر فرهنگ غنی و قابلیت های دانش آموزان است.
پیشتر مدرسه آشکارا بر حفظ و ارایه مجدد ارزش های سنتی تأکید داشت. لیکن تحولاتی که اخیراً به وقوع پیوسته اند، برای خلاقیت و شخصیت اهمیت خاصی قایل می شوند. زیرا اهدافی که مدنظر هستند، بهتر مشخص شده و در عین حال در سطوح مختلف رقابت را نیز پیش بینی می کنند، این هدفها جهت ادامه تحصیل مطلوب را در کودکان بااستعداد مشخص می کنند.
تنوع در برنامه ها و اهداف آموزشی بازگوکننده این نکته است که معلمان باید توجه بیشتری به منافع و روحیات کودکان مبذول دارند. چرا که در آموزش و پرورش آنچه که مهم است، بیدار کردن و پرورش دادن تمامی استعدادها و نیروهای ثمربخش انسان و هماهنگ کردن آن نیروهاست یعنی:
الف) هماهنگ کردن نیروهای باطنی یک فرد و رفع تضادها و تناقضاتی که در وی نهفته است، با ایجاد مهارت در رویارویی با این موانع و تضادها و معنادار کردن مشکلات و دشواریهای زندگی.
ب) به فعالیت در آوردن نیروهای هماهنگ، و یکپارچه کردن آنها برای پیمودن راه.
پ) هماهنگ کردن دستگاه های فعال تعلیم و تربیت جامعه ضمن هویت مستقل آنها.
ت) در این جا، قانون تربیت، همانا تن دادن به طبیعت کودک و فراهم آوردن شرایط و زمینه های مناسب است تا کودک همانگونه که می تواند و نه آنگونه که ما می خواهیم و یا او می خواهد، تربیت شود.در دیدگاهی نوین، آموزش و پرورش نمی تواند به جامعه و افراد تشکیل دهنده آن و همچین خواست ها و انتظارهای آن بی توجه باشد. مانهایم معتقد است که تعلیم و تربیت نمی تواند در خلأ صورت گیرد. وی مشتاقانه سعی داشت تا جامعه ای را که در آن بسر می برد، بشناسد. با تجزیه و تحلیل جامعه و طبقه بندی های آن خواهیم توانست برنامه تربیتی خود را برای نیل به جامعه ای جدید و بهتر تدوین کنیم. وی در کتاب انسان و جامعه اظهار می دارد:
جامعه شناسان تعلیم و تربیت را صرفاً وسیله تحقق آرمانهای انتزاعی فرهنگ؛ نظیر انسانگرایی، یا تخصص گرایی فنی تلقی نمی کنند، بلکه آن را بخشی از فرآیند تأثیرگذاری بر مردان و زنان می دانند. تعلیم و تربیت را فقط زمانی می توان فهمید که بدانیم فراگیران برای چه جامعه ای و برای کدام موقعیت اجتماعی تعلیم می بینند.
دیدگاهی که می تواند در راستای رهیافت تفسیری یانگ، معنا و فهم نوین پیدا کند. در نتیجه و به طور خلاصه می توان ویژگیهای آموزش و پرورش نوین را با توجه به دیدگاه تفسیری یانگ با اندکی تسامح در محورهای زیر خلاصه کرد:
1) مفهوم آموزش و پرورش نوین، فرآیندی درونی و فاعلی است که کشف و به کار انداختن نیروی خلاقه انسان و فعلیت بخشیدن به آن را دربر می گیرد.
2) آموزش و پرورش نوین از تنگنا و محدوده زمانی و مکانی (اینجا و اکنون) بیرون می آید و دامنه و گستره خود را در تعامل با ضرورتای جامعه جهانی توسعه و عمق می بخشد.
3) در منطق تعلیم و تربیت نوین، هر کسی، مشخصاً حاکم و عامل ترقی فرهنگی و اخلاقی خویش خواهد بود و خودآموزی، خودرهبری و خودگرایی در فرآیند یادگیری تقویت می شود. در واقع فرهنگها و ارزشها از نو بازسازی و بازآفرینی می شوند.
4) تعلیم و تربیت نوین و نوآور، تمامی ابعاد شخصیت و لایه های زندگی فردی و اجتماعی را دربر می گیرد. همان مفهومی که اخیراً سازمان یونسکو با عنوان یادگیری گنج درون بر چهار ستون: یادگیری زیستن ، باز هم زیستن ، انجام دادن ، و دانستن معنا کرده است و اخیراً آن را در سه حیطه موسوم به سه (H) یعنی سر (Head)، قلب (Heart) و دست (Hand)، تعریف کرده است.
البته واضح است که بسیاری از مشکلات نظری که آموزش و پرورش سنتی با آن مواجه است در رهیافت تفسیری و جدید نیز وجود دارند. اما آنچه که در ارتباط با این دیدگاه حایز اهمیت است این است که هر الگویی و رهیافتی آنگاه مثمرثمر است که بتواند به رفع موانع و مشکلات نظام آموزش و پرورش در شرایط پیچیده کنونی فایق آید و زمینه را برای شکوفایی و نوآوری در نظام آموزش و پرورش فراهم کند.
باید مدّتی میگذشت تا مسئولان متوجّه مشکلات ایجاد پایه ششم و اشکالات کتب این پایه شوند. دانشآموزان امسال در شرایطی سال تحصیلی را آغاز کردند که پس از چهار دهه، پایه ششم ابتدایی به نظام آموزشی بازگردانده شد؛ رخدادی که بدون حاشیه نبود!
با اینکه از وزیر آموزش و پرورش گرفته تا معاون ایشان، در وصف ایجاد این پایه و کتابهای آن، اظهارنظرهای فراوانی کرده و از ویژگیهای منحصر به فرد آن سخن به میان آورده بودند و همچنین در جملهای از جناب وزیر در توصیف کتابهای جدید که میگوید: «در مورد کتابهای ششم نیز نگرانیهایی عنوان میشود، نمیخواهم بگویم این کتابها هیچ گونه ایرادی ندارند، اما مقرّر شده این کتابها زحمت معلمان، دانشآموزان و خانوادهها را بیشتر کند، چرا که اگر قرار بود زحمتها را بیشتر نکند و عرق دانشآموزان را درنیاورد، تفکّر و خلاقیت و نوآوری از آن حاصل نمیشود». معنای این سخنان چندان روشن نبوده و معلوم نیست که چرا باید از راه کتابهای درسی، برای دانشآموزان و معلمان و اولیا زحمت ایجاد کرد؟!
همان گونه که میدانید، کُتب تازه تألیف شده پایه ششم ابتدایی به دلیل عجله در تألیف، اشکالهای محتوایی و غلطهای تایپی و نگارشی متعدّدی دارد و هماکنون اکنون موج اعتراض معلمان این پایه و همچنین والدین دانش آموزان نسبت به ایجاد این پایه و محتوای برخی از این کتابها ایجاد شده و میتوان گفت که اجرای این طرح، تنها کپیبرداری از نظام آموزشی برخی کشورها بوده، در حالی که هیچ بخشی از نظام آموزشی ما شبیه آن کشورها نیست.
نکته بعدی آن که در تهیّه این کتابها، پروتکل و مقرّرات سازمان پژوهش درباره تألیف کتب درسی اجرا نشده است. در تدوین کتاب درسی نخست تیم پژوهشی، دیدگاههای معلمان و پژوهشهای متخصصان را در حوزه مورد نظر بررسی میکنند و سپس راهنمای برنامه درسی که به مانند نقشه عملی تولید محتوای دروس است، تهیه شده و پس از راهنمای برنامه درسی، مرحله اعتباربخشی با همفکری کارشناسان، متخصصان درسی، نماینده معلمان، سرگروههای آموزشی و کارکنان حوزه اجرا و معاونت انجام میشود. پس از آن برنامه درسی تهیه شده، آزمایشی اجرا و پس از اعتباربخشی و تأیید در این مرحله است که کتاب درسی تألیف شده، وارد چرخه کتب درسی میشود.
اکنون با توجّه به اینکه کتابهای پایه ششم در فاصله کوتاه چندماهه در سال ۹۰ تألیف شدند، گویا مراحل کارشناسی و جمعآوری نظریات معلمان و متخصصان به نحو مطلوب انجام نگرفته و مهمتر از همه، این کتابها بدون گذراندن مرحله آزمایشی مستقیم وارد چرخه کتب درسی شدهاند.
کافی نبودن تعداد جلسات آموزش (ضمن خدمت) پایه ششم برای معلمان از یک سو و همچنین لزوم حضور پیوسته و مستمر معلمان در دفاتر تألیف کتابهای درسی به منظور رفع بسیاری از مشکلات کتب درسی این پایه ضروری به نظر می رسد.
بنابراین، در صورتی که پرسشهای امتحانات نهایی سراسری برگزار شود، بیشتر معلمان نخواهند دانست که طراح سوالات، قرار است چگونه طرح مسأله کرده و کجای کتاب مهم و یا روی چه نکتهای بیشتر تأکید کنند!
از طرفی به دلیل شتابزدگی، تأمین معلمان پایه ششم از جاهای مختلف صورت گرفت. به گونهای که در برخی مدارس، معلمان پایه پنجم را به کلاس ششم و معلمان سوم را به پایه پنجم منتقل کرده و تعدادی از مناطق آموزشوپرورش هم معلمان راهنمایی و دبیرستان را که سالها در دبیرستان و راهنمایی درس داده بودند، با این بهانه که پیشتر در مقطع ابتدایی کار کرده و حکم آموزگاری دارند، به مقطع ابتدایی برگرداندند. برخی از مدارس هم برای تأمین کادر آموزشی خود از نیروهای بازنشسته یا معلمان شیفت مخالف استفاده میکنند.
در این نوشتار، تلاش بر این شده است تا به نقد کتابهای مهمتر پایه ششم ابتدایی اعم از ریاضی، علوم، ادبیات و... پرداخته شود.
نقدی بر کتاب درسی ریاضی
ـ عنوانهای درسی کتاب ریاضی ششم ابتدایی زیاد بوده به گونهای که برای نمونه هفت موضوع در دو صفحه آمده است، حال آن که هر موضوع نیاز به تدریس جداگانه دارد، در حالی که زمان کافی برای تدریس این میزان حجم از مطالب نیست. رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش و پرورش نیز نظر مثبتی در رابطه با بازنگری حجم کتاب ریاضی این پایه برای سال آینده دارد.
ـ در دورههای آموزشی به ما اعلام شد که هر دانشآموز باید روشی برای حل مسأله در درس ریاضی ارائه دهد و در پایان روش درست آموزش داده شود، این در حالی است که محدودیت زمانی برای آموزش وجود دارد و به قولی معلمها، مجبورند «شلاقی» یا «بزن در رو» درس بدهند.
ـ محتوای کتاب ریاضی برای دانشآموزانی در سطح بالا تدوین و تمامی مناطق یکسان در نظر گرفته شده است، در حالی که سطح یادگیری افراد در تمام مناطق یکسان نبوده و از این رو دانشآموزان متوسط و ضعیف با مشکل مواجه شده و میتواند سبب تنفر بخشی دانش آموزان از درس ریاضی شود.
نقدی بر کتاب درسی و کمک درسی علوم
دانش آموزان پایه ششم، سال گذشته کتاب علوم تجربی پنجم را که دارای مطالب علمی جامعتر و محتوای بیشتری نسبت به کتاب امسال بوده است، گذراندهاند. کتاب ششم هم از نظر کمّی و هم از لحاظ کیفی در سطح پایینتری از کتاب پنجم است.
در رابطه با سطح کمّی کتاب علوم، شاید بگویید معلم میتواند برای هر موضوع موارد و مطالب بسیاری را بیرون از کتاب مطرح کند که البته درست است؛ امّا پرسش اینجاست که میزان و محتوای این مطالب را چه کسی تعیین میکند؟ آیا در این باره میتوان همه همکاران شاغل در ششم را در یک سطح دانست و انتظار داشت که یکنواخت باشند؟ قطعا پاسخ منفی است و این مشکل در ارزشیابی نیز پدیدار خواهد شد.
از نظر کیفی نیز همه کتابهای پایه ششم به ویژه کتاب علوم تجربی تصاویری با کیفیّت بالا ندارند و متأسفانه در دفتر تألیف کتابهای درسی، یک گرافیست کار قوی و ماهر وجود ندارد.
در زیر به برخی از مواردی که میتوانست با تدبیر علمی و دقّت بالاتری در کتاب علوم پایه ششم ابتدایی آورده میشد، اشاره میشود:
ـ در صفحه ۲۵ کتاب، تصویر لیوانی آورده شده که در آن سُرب بالاتر از مس قرار دارد، در حالی که در روش تدریس، سُرب در پایین لیوان است.
ـ در تصویر صفحه ۳۲ (لایههای درونی زمین) جمع اعدادی که در هر لایه به عنوان ضخامت لایهها نوشته شده است، عدد ۸۴۵۰ کیلومتر میشود، در حالیکه در پایین تصویر، عدد ۶۴۰۰ کیلومتر نوشته شده است.
ـ در آزمایش صفحه ۳۵، ساخت کره زمین میتواند با مواد بسیار ساده تری مانند توپ پلاستیکی و گچ صورت گیرد و نیازی به مواد و وسایل نامبرده در این صفحه نیست که سبب دشوار بودن انجام این فعالیّت توسط دانش آموز شود.
ـ در کار در کلاس صفحه ۳۸ به منظور بررسی امواج لرزهای، دانش آموزان به جای آوردن چوبهای خشک به کلاس و ایجاد کثیفی و بینظمی ناخواسته در کلاس میتوانستند از وسایل یا شیوههای دیگر استفاده کنند.
ـ متأسفانه در بیشتر کتابهای کمک درسی نیز اشتباهات علمی بسیاری دیده میشود. این در حالی است که از قول مقامات بالای آموزش و پرورش گفته شده بود که: بسته آموزشی را ارائه دادیم و علاوه بر آن دهها آموزشگاه و پژوهشگاه میلیونها جلد کتاب تولید کردند، پس امکانات کم نیست و هر کسی اراده کند هر جا مشکلی را حل کند، میتواند. برای نمونه، میتوان به برخی از اشتباهات آمده در برخی از کتب کمک درسی اشاره نمود:
ـ در کتاب کمک درسی علوم ششم اندیشمند تیزهوشان چاپ ۱۳۹۱، دیده میشود که بیان شده است گلبولهای سفید نمیتوانند با سلولهای سرطانی مبارزه کنند، در حالی که گلبولهای سفید به ویژه لنفوسیتهای نوع T علاوه بر مبارزه با ویروس ایدز، مستقیم بر سلولهای سرطانی اثر میگذارند.
ـ در کتاب کمک درسی گاج ویژه تیزهوشان در صفحه ۱۱۴ سوال ۶۰۴، طراحی پرسش اشتباه بوده، به گونهای که تنها باکتریها را فاقد هسته مشخص دانسته است در حالی که میدانیم ویروسها ساختار سلولی ندارند و بنابراین هسته مشخصی نیز نخواهند داشت.
ـ در آزمایش کنید صفحه شصت کتاب کمک درسی کلاغ سپید، با فوت کردن بین بادکنکها به وسیله لوله خودکار، طبق اصل برنولی سرعت هوا زیاد، فشار هوا کم و با ایجاد خلأ نسبی بادکنکها به هم نزدیکتر میشوند، در حالی که در این کتاب به اشتباه بیان شده است که بادکنکها به طرفین و رو به بالا رانده میشوند.
ـ در کتاب مرآت ویژه تیزهوشان صفحه ۲۱۱ سوال ۲۰، به اشتباه روز درختکاری را ۱۳ اسفند بیان نموده، در حالی که همه ما میدانیم روز درخت کاری در تقویم ۱۵ اسفند است.
تمامی موارد آمده، تنها بخشی از اشتباهات کتب کمک درسی علوم ششم ابتدایی است که کلّی گویی آن خواننده را خسته خواهد کرد.
نقدی بر کتاب درسی فارسی
ـ از آنجا که روی جلد کتاب خوانداری تصویر شاعر بزرگ ایران زمین فردوسی آمده و اشعار فردوسی هم کاملا فارسی است، پیشنهاد میشود در پشت جلد کتاب خوانداری، اشعاری از همین شاعر ارزشمند ایران اسلامی چاپ شود.
ـ در کتاب بخوانیم، شعرها و نثرهای سنگینی آمده است که مطمئنا معلمان برای پیدا کردن معنی لغتها باید به لغتنامه دهخدا مراجعه کنند.
ـ در درس دوم صفحه ۱۵، بند آخر کتاب خوانداری علم، عمل، ایمان، اخلاق و تفکّر به عنوان پنجرههای شناخت معرفی شدهاند، در صورتی که پنجرههای شناخت شامل حواس پنجگانه هستند که مؤلفههای یافتن علم، عمل، ایمان، اخلاق و تفکّر را به انسان نشان میدهند تا به کمک آنها بتواندبه شناخت برسد. ضمنا مطالب این درس نسبت به سطح سنی دانش آموزان سنگین است.
ـ در درس چهارم صفحه ۳۴ بخوان و بیندیش، استفاده از زبان محلی خاص یک منطقه، میتواند سبب واکنش فراگیران به گویشهای مختلف باشد. پس چه بهتر بود جدولی تهیّه میشد که معادل جملات ذکر شده در گویشهای مختلف، در آن آورده میشد.
ـ در درس پنجم درس انشای فارسی، بهتر این بود که تصویر لالهها همراه تصویر چند شهید آورده شود.
ـ در درس ششم صفحه ۴۲ کتاب خوانداری، در این صفحه در ارتباط با آداب غذا خوردن مطالبی ذکر شده که با آموزههای دینی، آیات قرآن و روایات، مغایرت دارد. در این مطلب آمده: به طعام نظر نکند و طعام نبوید و نگزیند! جای بسی شگفتی است چگونه مؤلفین محترم از این آیه قرآن غافل ماندهاند که: فلینظر الانسان الی طعامه (پس انسان باید به غذای خویش نگاه کند)
ـ در درس ششم صفحه ۴۳ کتاب خوانداری، به دلیل این که یک پای فرد بر سفره میباشد، تصویر دارای بدآموزی است.
ـ در درس دهم صفحه ۶۶ کتاب خوانداری بخش یادآوری، بهتر بود در این بخش مستقیم بازدید از کتابخانه و عضویت در آن مطرح میشد.
ـ داستان «دریاقلی سورانی» پس از سالها تأخیر، سال جدید تحصیلی وارد کتاب فارسی پایه ششم ابتدایی شد؛ شخصیتی که اگر چه در دهه ۶۰ و بحبوحه جنگ، افراد کمی از فداکاری وی اطّلاع پیدا کردند، با گذر زمان داستان فداکاری او زبان به زبان چرخید و به یکی از اسطورههای دفاع مقدس تبدیل شد.
وی جایگزین شخصیتهای خیالی چون پطروس هلندی شد که سالها در کتابها وجود داشت و چه جالب که هنوز در کشور هلند هم کسی پطروس را نمیشناسد، ولی همه ما او را میشناسیم؛ راستی چرا هیچگاه از خودمان نپرسیدیم چرا پطروس فداکار جای انگشتش یک چوب در سوراخ سد نگذاشت؟!
حالا باید بگوییم دریاقلی جان، ببخش که کمی دیر شد و سی و چند سال پس از آنکه جانت را گذاشتی پای رکاب، یادمان افتاد تو را اسطوره فداکاری کنیم. همچنین در تصویر این درس، متأسفانه گاف بزرگی داده شده است که آبادان را شهری کوهستانی معرفی کرده و تانکهای دشمن در ذوالفقاری را نیز در میان کوههای بلند نشان داده، در حالی که ذوالفقاری «کوی» است؛ به معنای محله و بَرزن و نه «کوه»! و پوشش کنار رودخانه بهمنشیر نیز نخلستان است... که با واقعیّت جغرافیایی این شهر همخوانی ندارد.
نقدی بر کتاب تفکر و پژوهش
این درس که ظاهراً با هدف بکارگیری قوه تفکر دانش آموزان که منجر به رشد خلاقیت و در نتیجه پژوهش و تولید علم تدوین گردیده، گذشته از زیبایی افق فکری تدوین گرانش، از ایرادات بسیار فراوانی برخوردار است. از جمله این ایرادات عدم وجود کتب معرفی شده برای دانش آموزان چه در کانون پرورش فکری و چه در بازار آزاد می باشد. دانش آموزان و خانواده ها همواره در طول سال تحصیلی از عدم وجود این کتابها و مخصوصاً کتبی که خرید آن الزامی برای دانش آموزان تلقی می گردد گله مند بوده اند.
از سویی دیگر آیا واقعاً تمام مدارس به معلمی متخصص که بتواند قوه تفکر و پژوهش را در دانش آموزانی با این سن و سال به تحرک وا دارد و از سویی دیگر روش تحقیق را به آنها حتی در سطح مقدماتی بیاموزد مجهز شده اند؟
از طرفی به نظر می رسد در انتخاب برخی کتب و فیلم های آموزشی نوعی بد سلیقگی دیده می شود.
بطور مثال در کتاب خرسی که میخواست خرس باقی بماند نوشته یورگ اشتانیر در بخشی از داستان اینگونه مطلب به ذهن دانش آموز متبادر می گردد: ... و هنگامی که به کارخانه برگشت، برای خرس یک لباس کار آورد، و به او گفت ریشت را بزن، او مثل بقیه کارگران، کارت حضور و غیاب را ساعت زد. نگهبان کارخانه او را پشت ماشین بزرگی برد و به او گفت که چه باید بکند. خرس سرش را تکان داد که یعنی چشم.
نویسنده در این داستان این ذهنیت را در خواننده یا شنونده ایجاد میکند که ریش نماد کثیفی و آلودگی!! و تراشیدن آن نماد تمیزی و تمدّن است؛ عجیب است که اگر بگوییم مؤلفین محترم نادانسته این مطلب را گنجاندهاند! لازم به توضیح این که خرس داستان در ابتدا موجودی کثیف و بدبو معرفی شده و با تراشیدن ریش و... تمیز شده است!.
آیا بهتر نبود با هنجار کردن این داستان با فضای فرهنگی و احترام به تنوع سلیقه یا بخشی از این داستان حذف می شد و یا داستانی دیگر با خمیر مایه همین روایت نگاشته می شد؟با این کار قطعاً ارزش این کتاب نیز حفظ می شد. در هر حال برای رسیدن به اهداف عالی لزوم تغییرات بنیادی در این کتاب و انتخاب مدرس قوی برای تدریسش امری غیر قابل انکار بنظر می رسد.
نقدی بر کتاب درسی کار و فناوری
دانش آموزان امروزی که بیشتر خود را استاد رایانه میدانند، نمیدانند در این دوره و زمانه که همه با رایانه کار میکنند، چرا در کتاب کار و فنآوری درس اول را به نحوه روشن کردن رایانه اختصاص دادهاند. همچنین متأسفانه کامپیوترهای کلاس بیشتر مدارس خراب است و پس از مدّت طولانی برای بازسازی آنها اقدام میشود و به همین دلیل، معلم در زنگ کار و فنآوری، ریاضی درس میدهد.
همچنین کتاب کار و فنآوری کتابی جدید بوده که معلمان با دانش جدیدی مواجه شدهاند و باید آموزشهای لازم را برای داشتن مهارت کافی در تدریس این کتاب به کار گیرند.
در آخر از شما خواننده گرامی تقاضا دارم لطفا نظر خودتونو در خصوص مطلب در قسمت نظر سنجی بنویسید.
با سلام و تسلیت ایام سوگواری امام حسین ویژه نامه ای را آماده کردم که در ذیل قرار داده ام و در آخر لینک های دانلود مداحی حاج محمود کریمی در محرم 1391 برای دانلود قرار داده ام
التماس دعا
تأملی برآثار و بركات عزادارى و گریه بر سیدالشهداء (علیه السلام)
«گریه» مظهر شدیدترین حالات احساسى انسان است، و علتها و انگیزههاى مختلفى دارد كه هر یك از آنها نشان دهنده حالتى خاص است .در روایات ، بعضى از انواع گریه تحسین شده و از صفات پسندیده بندگان پاكدل خداوند به حساب آمده است ، و بعضى از انواع گریه مذموم شمرده شده است . گریه ، از حالات و انفعالات انسانى است كه با مقدمهاى از اندوه و ناراحتى روانى به طور طبیعى به ظهور مىرسد، و گاه ممكن است انگیزهاش هیجانات تند روانى باشد . مثل شوق و ذوقى كه از دیدار محبوب پس از زمانى طولانى ناشى مى شود. همچنین گاهى هم گریه كردن حاكى از عقاید مذهبى انسان است با این توصیف، از آنجایى كه گریه عملى طبیعى و اى بسا غیر ارادى است؛ لذا نمى شود مورد امر و نهى و حسن و قبح قرار گیرد، بلكه آنچه كه مورد حسن و قبح است، مقدمات و انگیزههاى گریه مىباشد . چنانكه گفتهاند: «تو آنى كه در بند آنى». در اینجا براى اینكه بدانیم گریه بر سیدالشهدا (ع) چگونه گریهاى است و چه تأثیرات و بركاتى مىتواند داشته باشد، بهتر آن است كه اشارهاى به انواع گریه كنیم تا بعد از آن، نوع گریه بر آن حضرت برایمان معلوم گردد. 1- گریه طفولیت: زندگانى انسان با گریه شروع مى شود كه همان گریه، نشانه سلامت و تندرستى نوزاد است، و در واقع گریه در آن زمان ، زبان طفل است . 2- گریه شوق: مانند گریه مادرى كه از دیدن فرزند گمشده خویش پس از چندین سال سرداده مىشود . و این گریهاى است كه از روى هیجان و احیاناً جهت سرور و شادى به انسان دست مىدهد. 3- گریه عاطفى و محبت: محبت از عواطف اصیل انسانى است كه با گریه انس دیرینه دارد . مثلاً محبت حقیقى به خداوند حسن آفرین است و براى قرب به او باید اشك محبت ریخت. صنما با غم عشق تو چه تدبیر كنم تا به كى در غم تو ناله شبگیر كنم
4- گریه معرفت و خشیت: انجام عبادات خالصانه و تفكر در عظمت آفرینش و كبریایى خداوند ، و همچنین اهمیت تكالیف و مسئولیتهاى انسانى باعث مىگردد كه نوع خاصى از خوف، در درون انسان ایجاد شود و این خوف، خوفى است كه از روى معرفت به خداوند و تهذیب نفس به دست مىآید كه «خشیت » نامیده مى شود. 5- گریه ندامت: از عوامل اندوه زدایى كه منجر به گریه مىگردد، محاسبه نفس و حسابرسى شخصى است ، و همین حسابرسى باعث مىشود كه انسان به گذشته خود فكر كند و با حسابرسى ، جبران كوتاهى و خطاها را بكند و اشك حسرت و ندامت از چشمانش جارى نماید، این گریه، نتیجه توبه و بازگشت به خداست. اشك میغلتد به مژگانم به جرم رو سیاهى اى پناه بى پناهان، مو سپید روسیاهم روز و شب از دیدگان اشك پشیمانى فشانم تا بشویم شاید از اشك پشیمانى گناهم 6- گریه پیوند با هدف: گاهى قطرههاى اشك انسان، پیام آور هدفهاست . گریه بر شهید از این نوع گریه است . گریه بر شهید خوى حماسه را در انسان زنده مىكند و گریستن بر سیدالشهدا (ع) خوى حسینى را در انسان احیا مىكند ، و خوى حسینى چنان است كه نه ستم مىكند و نه ستم مىپذیرد. آن كسى كه با شنیدن حادثه كربلا قطره اشكى از درون دل بیرون مىفرستد، صادقانه این پیوند با هدف والاى سیدالشهدا (ع) را بیان مىكند. 7- گریه ذلت و شكست: گریه افراد ضعیف و ناتوانى كه از رسیدن به اهداف خود ماندهاند و روح و شهامتى براى پیشرفت در خود نمىبینند. با ذكر این مطلب، حال باید بررسى كرد كه گریه بر حسین (ع) از چه نوع گریه است . هر كس با اندك توجهى خواهد دانست كه گریه بر حسین (ع) گریه محبت است ، آن محبتى كه در دلهاى عاشقانش به ثبت رسیده است . گریه بر او ، گریه شوق است ، زیرا قسمت زیادى از حماسههاى كربلا، شوق آفرین و شورانگیز است و به دنبال آن سیلاب اشك شوق به خاطر آن همه رشادت، فداكارى ، شجاعت و سخنرانیهاى آتشین مردان و زنان به ظاهر اسیر ، از دیدگان شنونده سرازیر مىگردد و نیز گریه معرفت و پیوند با هدف متعالى و انسان ساز او است؛ و به تعبیر امام خمینى (ره) گریه سیاسى است كه فرمود: «ما ملت گریه سیاسى هستیم ، ما ملتى هستیم كه با همین اشكها سیل جریان مىدهیم و سدهایى را كه در مقابل اسلام ایستاده است خرد مىكنیم ». هزار سال فزون شد ز وقعه عاشورا ولى ز تعزیه هر روز، روز عاشور است هیهات كه گریه بر حسین (ع) گریه ذلت و شكست باشد، بلكه گریه پیوند با سرچشمه عزت است، گریه امت نیست، كه گویا است ، گریه سرد كننده نیست ، كه حرارت بخش است، گریه بزدلان نیست، كه گریه شجاعان است ، گریه یأس و ناامیدى نیست كه گریه امید است، و بالاخره گریه معرفت است و گریه معرفت در عزاى حسین (ع) از انحراف و تحریف در قیام آن حضرت جلوگیرى مى كند و شاید به همین جهت باشد كه در فضیلت گریه بر سیدالشهدا (ع) روایات متعددى وارد شده است . از آن جمله، روایتى است كه امام صادق (ع) فرمود: «گریه و بى تابى در هر مصیبت براى بنده مكروه است، مگر گریه بر حسین بن على (ع) كه اجر و ثواب نیز دارد» . 85 گریه و عزادارى براى سیدالشهدا(ع) داراى آثار و بركات مهمى است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
1- حفظ رمز نهضت حسینى
از ارزندهترین آثار و بركات مجالس عزادارى و گریه بر ابى عبدالله حسین (ع) حفظ رمز نهضت حسینى است . براستى ؛ چرا در دوران منحوص سلاطین و پادشاهان جور از برپایى مجالس عزاى اهل بیت (ع) به خصوص سالار شهیدان جلوگیرى مى شد؟ آیا نه این است كه عزاى حسینى و امامان شیعه، سبب مى شود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابى، مردم را از ظلمهاى حكومتها آگاهى دهند و انگیزه قیام آن حضرت كه امر به معروف و نهى از منكر است به اطلاع مردم برسد؟ آرى، اینگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاههایى است كه به بهترین روش و زیباترین اسلوب مردم را به سوى دین خوانده و عواطف را آماده مىكند و جاهلان و بىخبران را از خواب سنگین غفلت بیدار مىسازد و نیز در این مجالس است كه مردم ، دیانت را همراه با سیاست، از مكتب حسین بن على (ع) مىآموزند. گریه بر سید الشهدا (ع) و تشكیل مجالس عزاى حسینى نه تنها اساس مكتب را حفظ مىكند، بلكه باعث مىگردد شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسینى شدن رشد و پرورش یابند. كدام اجتماعى است كه در عالم چنین اثرى را از خود بروز داده باشد؟ كدام حادثهاى است مانند حادثه جانسوز كربلا كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدینسان اثر خود را در جامعه بشریت گذارده ، و روز به روز دامنه آن وسیعتر و پیروى و تبعیت از آن بیشتر گردد؟ از این رو باید گفت كه در حقیقت مراسم عزادارى حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس امام حسین (ع) و در نتیجه حافظ اسلام وضامن بقاى آن است . تشكیل مجالس عزادارى حسین، نه تنها اساس مكتب را حفظ كرده و مىكند بلكه به علاوه سبب آن گردید كه شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسینى شدن رشد و پرورش یابند. «موریس دوكبرى» مىنویسد: «اگر مورخین ما، حقیقت این روز را مىدانستند و درك مىكردند كه عاشورا چه روزى است ، این عزادارى را مجنونانه نمى پنداشتند . زیرا پیروان حسین به واسطه عزادارى حسین مىدانند كه پستى و زیر دستى و استعمار را نباید قبول كنند . زیرا شعار پیشرو و آقاى آنان تن به زیر بار ظلم و ستم ندادن است. قدرى تعمق و بررسى در مجالس عزادارى حسین نشان مىدهد كه چه نكات دقیق و حیات بخشى مطرح مى شود ،در مجالس عزادارى حسین گفته مى شود كه حسین (ع) براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویى یزید نرفت؛ پس بیایید ،ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده از زیر دستى استعمار گرایان خلاصى یابیم و مرگ با عزت را بر زندگى با ذلت ترجیح دهیم...» 86.
2- ازدیاد محبت به امام، و تنفر از دشمنان آن حضرت
سوزى كه از دل سوخته عاشقان سیدالشهدا (ع) به چشم سرایت كرده و از مجارى دو چشم آنها به صفحه رخسار وارد مى شود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگى به خاندان وحى و رسالت را مىرساند و این عمل اثرى مخصوص در ابقاى مودت و ازدیاد محبت دارد. گریه بر حضرت سیدالشهدا (ع) از مواردى است كه هیچ انسانى از فرط دلسوزى و انقلاب، طاقت بردبارى و تحمل در برابر استماع مصائب او را ندارد، و این گریه و بیقرارى ، علاوه بر ازدیاد محبت و مهر و مودت، موجب كثرت تنفر و بىزارى از دشمنان و قاتلان آن حضرت شده و موجب برائت دوستداران این خانواده از دشمنان ایشان مىگردد. بارى، گریه با آگاهى و معرفت بر امام حسین (ع) ، در واقع، اعلام انزجار از قاتلان اوست و این تبرى از آثار برجسته گریه بر امام حسین (ع) است زیرا مردم به ویژه افرادى كه داراى شخصیت هستند از گریه كردن در برابر حوادث تا سر حد امكان امتناع مىورزند ، و تا شعله درونى آنان به مرتبه انفجار نرسد حاضر به گریه كردن مخصوصاً در برابر چشم دیگران نیستند، این گریه و عزادارى ابراز كمال تنفر در برابر تعدى و تجاوز و ستمگرى و پایمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تكیه زدن بر مسند حكومت آنان مىباشد.
3- آشنایى با حقیقت دین و نشر آن
یكى دیگر از آثار و بركات مجالس عزادارى سیدالشهدا (ع) این است كه مردم در سایه مراسم عزادارى به حقیقت اسلام آشنا شده و بر اثر تبلیغات وسیع و گستردهاى كه همراه با این مراسم انجام مىگیرد، آگاهى توده مردم بیشتر شده و ارتباطشان با دین حنیف محكمتر و قویتر مىگردد . چه اینكه قرآن و عترت دو وزنه نفیسى هستند كه هرگز از یكدیگر جدا نمىشوند و این آگاهى در اقامه ماتم و مراسم سوگوارى عترت رسول اكرم (ص) به خصوص امام حسین (ع) به آحاد مردم داده خواهد شد.
4- آمرزش گناهان
ریان بن شبیب از امام رضا (ع) روایت كرده كه فرمود: «اى پسر شبیب ، اگر بر حسین (ع) گریه كنى تا آنكه اشك چشمت بر صورتت جارى شود، خداوند گناهان كوچك و بزرگ، و كم یا زیاد تو را مى آمرزد» 87 و نیز فرمود: «گریه كنندگان باید بر كسى همچون حسین (ع) گریه كنند ، زیرا گریستن براى او گناهان بزرگ را فرو مىریزد» 89.
5- سكونت در بهشت
امام باقر (ع) فرمود: «هر مؤمنى كه در سوگ حسین (ع) اشك دیده ریزد، به حدى كه بر گونهاش جارى گردد، خداوند او را سالیان سال در غرفههاى بهشت مسكن مىدهد» . 90 و نیز امام صادق (ع) فرمود: «هر كس درباره حسین (ع) شعرى بخواند و گریه نماید و یك نفر را بگریاند، بهشت براى هر دوى آنها نوشته مىشود . كسى كه حسین (ع) نزد او ذكر شود و از چشمش به مقدار بال مگسى اشك آید، اجر او نزد خداست و براى او جز به بهشت راضى نخواهد شد» .91 و نیز فرمود: «هر كس كه در عزاى حسین (ع) بگرید یا دیگرى را بگریاند و یا آنكه خود را به حالت گریه و عزا درآورد ، بهشت بر او واجب مىشود» 92.
6- شفا یافتن
یكى دیگر از آثار و بركات مجالس عزادارى حضرت سید الشهدا (ع) شفا گرفتن است . به طورى كه بارها دیدهایم و شنیدهایم كه بعضى از عزاداران و گریه كنندگان بر حسین (ع) شفا گرفتهاند. نقل است كه مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیة الله العظمى بروجردى در سن نود سالگى داراى چشمانى سالم بودند كه بدون عینك خطوط ریز را هم مىخواندند و مىفرمودند: این نعمت را مرهون وجود مبارك حضرت ابى عبدالله الحسین (ع) هستم : و قضیه را چنین نقل مىفرمودند: در یكى از سالها در بروجرد بودم، به چشم درد عجیبى مبتلا شدم كه بسیار مرا نگران ساخته بود . معالجه پزشكان فایدهاى نكرد و درد چشم هر روز بیشتر و ناراحتى من افزونتر مىگردید، تااینكه ایام محرم شد. در ایام محرم آیة الله فقید ، دهه اول را روضه داشتند و دستههاى مختلف هم در این عزادارى شركت مىكردند . یكى از دستههایى كه روز عاشورا به خانه آقا وارد شده بود، «هیئت گِلگیرها» است كه نوعاً سادات و اهل علم و محترمین هستند، در حالى كه هر یك حوله سفیدى به كمر بستهاند، سر و سینه خود را گل آلود كرده و بطور بسیار رقت بار و مهیج و در عین حال با سوز و گداز فراوان و ذكرى جانسوز آن روز را تا ظهر عزادارى مى كنند . آقا فرمودند: «هنگامى كه این دسته به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود این هیئت هیجان عجیبى به خود گرفته بود من هم در گوشهاى نشسته و آهسته آهسته اشك مىریختم و در این بین هم مقدارى گل از روى پاى یكى از همین افراد گلگیر برداشته و بر روى چشمهاى ملتهب و ناراحتم كشیدم، و به بركت همین توسل، چشمانم خوب شد و امروز علاوه بر اینكه متبلا به درد چشم نشدم، از نعمت بینایى كامل برخوردارم، و به بركت حضرت امام حسین (ع) احتیاج به عینك هم ندارم». با اینكه همه قواى جسمانى ایشان تحلیل رفته بود با این وجود تا آخرین ساعات زندگانى از بینایى كامل برخوردار بودند.
7- گریه كننده بر حسین، در قیامت گریان نیست
رسول اكرم (ص) به فاطمه زهرا (س) فرمود: «هر چشمى در روز قیامت گریان است مگر چشمى كه براى مصائب حسین (ع) گریه كرده باشد، چنین كسى در قیامت خندان و شادان به نعمتهاى بهشتى است». 93 آن روز دیدهها همه گریان شود ز هول جز چشم گریه كرده بسوگ و عزاى او
8- امان از سكرات موت و آتش دوزخ
مسمع گوید: حضرت امام صادق (ع) فرمود: آیا متذكر مى شوى با حسین چه كردند؟ عرض كردم : آرى ، فرمود: آیا جزع و گریه مىكنى؟ گفتم : آرى ، به خدا سوگند گریه مىكنم و آثار غم و اندوه در صورتم ظاهر مىشود حضرت فرمود: «خدا اشك چشمت را رحمت كند . آگاه باش كه تو از آن اشخاصى هستى كه از اهل جزع براى ما شمرده مىشوند، به شادى ما شاد و به حزن ما محزون و اندوهناك مىگردند. آگاه باش كه بزودى هنگام مرگ، پدرانم را بر بالین خود حاضر مىبینى ، در حالى كه به تو توجه كرده و ملك الموت را درباره تو بشارت مى دهند، و خواهى دید كه ملك الموت در آن هنگام از هر مادر مهربان به فرزندش ، مهربانتر است» سپس فرمود: «كسى كه بر ما اهل بیت به خاطر رحمت و مصائب وارده بر ما گریه كند، رحمت خدا شامل او مىشود قبل از اینكه اشكى از چشمش خارج گردد؛ پس زمانى كه اشك چشمش بر صورت جارى شود اگر قطرهاى از آن در جهنم بریزد، حرارت آن را خاموش كند، و هیچ چشمى نیست كه گریه كند بر ما مگر آنكه با نظر كردن به كوثر و سیراب شدن با دوستان، خوشوقت مىگردد» . 94 با توجه به این روایت شریف باید گفت:جایى كه آتش جهنم كه قابل مقایسه با آتش دنیا نیست و به وسیله گریه بر حسین (ع) خاموش و برد و سلام گردد ، پس اگر در موردى، آتش ضعیف دنیا عزادار حسینى را نسوزاند جاى تعجب نیست . سید جلیل مرحوم دكتر اسماعیل مجاب (داندانساز) عجایبى از ایام مجاورت در هندوستان كه مشاهده كرده بود نقل مىكرد، از آن جمله مىگفت : عدهاى از بازرگانان هندو (بت پرست) به حضرت سیدالشهدا (ع) معتقد و علاقه مندند و براى بركت مالشان با آن حضرت شركت مىكنند، یعنى در سال مقدارى از سود خود را در راه آن حضرت صرف مىكنند. بعضى از آنها روز عاشورا به وسیله شیعیان ، شربت و پالوده و بستنى درست كرده و خود به حال عزا ایستاده و به عزاداران مىدهند، و بعضى آن مبلغى كه راجع به آن حضرت است را به شیعیان مىدهند تا در مراكز عزادارى صرف نمایند. یكى از آنان را عادت چنین بود كه همراه سینه زنها حركت مىكرد و با آنها به سینه زدن مشغول مى شد. وقتى از دنیا رفت، بنا به مرسوم مذهبى خودشان، بدنش را با آتش سوزانیدند تا تمام بدنش خاكستر شد جز دست راست و قطعهاى از سینهاش كه آتش، آن دو عضو را نسوزانیده بود. بستگان آن دو عضو را آوردند نزد قبرستان شیعیان و گفتند: «این دو عضو راجع به حسین شماست» 95.
9- تأثیر شعر سرودن در عزاى حسینى
امام صادق (ع) فرمود: «كسى نیست كه براى حسین (ع) شعرى بسراید و گریه كند یا بگریاند مگر اینكه خداوند بهشت را بر او واجب كرده و گناهانش را مىآمرزد» .96
سخنى با حسین (ع)
«حسین ! اى پرچم خونین حق بر دوش، حسین ! اى انقلابى مرد حسین ! اى رایت آزادگى در دست، در آن صحراى سرخ و روز آتشگون قیام قامتت در خون نشست، اما پیام نهضتت برخاست از آن طوفان «طف» در روز عاشورا، به دشت «نینوا» ناى حقیقت از «نوا» افتاد ولى ... مرغ شباهنگ حقیقت ، از نواى ناله «حق ، حق » نمىافتد». سلام بر تو ، اى حسین ! سلام بر خط شفقگون كربلا، كه خون تو را، اى خون خدا - همواره بر چهره افق مىپاشد و غروب هنگام، سرخى آسمان مغرب را به شهادت مىگیرد ، تا آن جنایت هولناك را هر چه آشكارتر بنمایاند و چشم تاریخ را بر این صحنه همیشه خونین بدو زد و گوش زمان را از آن فریادها تندر گونه آن عاشوراى دوران ساز، پر كند. اى حسین ... اى عارف مسلّح ! كربلاى تو، عشق را معنى كر دو انقلاب تو اسلام را زنده ساخت و شهادت تو، حضور همیشگى در همه زمانها و زمینها بود. اى حسین ... اى شراره ایمان ! اى حسین ... اى در سكوت سرخ ستم، شهر آشوب! در بهت خاموشى و ترس، تلخابه فریاد را در حلقوم شب ریختى و با نامردان تبهكار ، مردانه در آویختى. عاشوراى تو، انفجارى از نور و تابشى از حق بود كه بر «طور» اندیشهها تجلى كرد و «موسى خواهان» گرفتار در «تپه» ظلمت ظلم را از سرگردانى نجات بخشید. چه مىگویم؟ ... تو تاریخ را به حركت آوردى و زبان زمان را به سرودن حماسههاى زیباى ایثار و جهاد و شهادت گشودى . لحظه لحظه تاریخ را عاشورا ساختى و جاى جاى سرزمینها را كربلا... خفته بودیم و بى خبر ... اما تو، این «مصباح هدایت» و اى «كشتى نجات» گام خسته ما را به تلاش كشاندى و افسردگى یأسمان را به شور امید مبدل ساختى و از سكوت و درنگ و وحشت ، به فریاد و هجوم و شجاعتمان رساندى و پاى كوفته و پر آبله ما را، تابام آگاهى و تا برج بیدارى فرا بردى. 97 «اى حسین » ... تو كلاس فشرده تاریخى . كربلاى تو، مصاف نیست منظومه بزرگ هستى است ، طواف است. پایان سخن پایان من است تو انتهاى ندارى ...98 والسلام
پی نوشت :
85. وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 393 86. بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 284 87. منتخب كامل الزیارات , ابن قولویه , ص 165 88. منتخب كامل الزیارات , ابن قولویه , ص 168 89. جلاء العیون , علامهء مجلسى , ص 462 90. بحارالانوار , علامه مجلسى , ج 44 ص 293 91. وسائل الشیعه , شیخ حر عاملى , ج 10 ص 397 92. داستانهاى شگفت , آیت الله شهید دستغیب , ص 9 93. اختیار معرفة الرجال , شیخ طوسى , 89 94. خلاصه اى از مقالهء <عاشورا> نوشتهء جواد محدثى . 95. <خط خون > موسوى گرمارودى .
با سلام در این پست مجموعه نرمافزار ها و مطالب و سرگرمی های مدهبی و دینی قرار داده شده تا علاوه بر پر کردن اوقات فراغت شما دوستان به شما همکاران در تدریس مسائل دینی کمک کند .
به مناسبت گرامیداشت مقام معلم در این پست بهترین و زیباترین مطالب در مورد ریاضیات ابتدایی برای شما گداشته خواهد شد که به مرور بر این مطالب افزوده خواهد شد.
این مطالب در خصوص جدید ترین روشها تدریس و کمک تدریس می باشد .
از شما دوستان تقاضا دارم تا هر گونه مطلب جدیدی که در زمینه ریاضیات دارید به ایمیل من که در زیر قرار داده شده ارسال نمایید تا با نام خود شما در وبلاگ قرار داده شود.
در ضمن مرا از نظرات و پیشنهادات ارزنده خود بهره مند سازید .
در این پست مجموعه بی نظیر از بازی ها و سرگرمی های مربوط به دروس ابتدایی گنجانده شده است که به وسیله آن دانش آموز می تواند در اوقات فراغت خود به بازی بپردازد و هم در ضمن بازی مطالب درسی خود را یاد بگیرد.
امیدوارم از این بخش لذت ببرید .
لطفا من را از نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود بهره مند سازید تا بتوانم در هر چه پر بارتر شدن این وبلاگ بکوشم .
به مناسبت گرامیداشت مقام معلم در این پست بهترین و زیباترین مطالب در مورد ریاضیات ابتدایی برای شما گداشته خواهد شد که به مرور بر این مطالب افزوده خواهد شد.
این مطالب در خصوص جدید ترین روشها تدریس و کمک تدریس می باشد .
از شما دوستان تقاضا دارم تا هر گونه مطلب جدیدی که در زمینه ریاضیات دارید به ایمیل من که در زیر قرار داده شده ارسال نمایید تا با نام خود شما در وبلاگ قرار داده شود.
در ضمن مرا از نظرات و پیشنهادات ارزنده خود بهره مند سازید .
ضمن تبریک به مناسبت هفته معلم مدیریت وبلاگ در نظر دارد با همکاری شما دوستان این پست مشارکتی را فعال نماید تا دوستان و همکاران با ارسال نمونه سوالات خود به ایمیل مدیریت وبلاگ با مشارکت یکدیگر به گسترش این نمونه سوالات در اینترنت بپردازیم و نمونه سوالات در صورت موافقت شما با نام خود شما در وبلاگ قرار داده شود .
آن حضرت در ميان شيعيان به «باب الحوائج» معروف است.
منصب: معصوم نهم و امام هفتم شيعيان.
تاريخ ولادت: هفتم ماه صفر سال 128 هجرى. برخى نيز سال 129 را ذكر كردند.
محل تولد: ابواء (منطقهاى در ميان مكه و مدينه) در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).
نسب پدرى: امام جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابىطالب(ع).
نام مادر: حميده مصفّاة. نامهاى ديگرى نيز مانند حميده بربريه و حميده اندلسيه نيز براى او نقل شده است. اين بانو از زنان بزرگ زمان خويش بود و چندان فقيه و عالم به احكام و مسائل بود كه امام صادق(ع) زنان را در يادگيرى مسائل و احكام دينى به ايشان ارجاع مىداد. و دربارهاش فرمود: «حميده، تصفيه شده است از هر دنس و چركى؛ مانند شمش طلا. پيوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسيده است به من، به خاطر آن كرامتى كه از خداى متعال براى من و حجت پس از من است».
مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق (ع)، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال. آن حضرت در سن بيست سالگى به امامت رسيد.
تاريخ و سبب شهادت: 25 رجب سال 183 هجرى، در سن 55 سالگى، بهوسيله زهرى كه در زندان سندى بن شاهك به دستور هارونالرشيد به آن حضرت خورانيده شد.
محل دفن: مقابر قريش بغداد (در سرزمين عراق) كه هم اكنون به «كاظمين» معروف است.
همسران: 1. فاطمه بنت على. 2. نجمه. و چند ام ولد ديگر.
فرزندان: درباره تعداد فرزندان آن حضرت چند قول وجود دارد. بنابر نقل يكى از آنها، آن حضرت 37 فرزند داشت كه 18 تن از آنان پسر و 19 تن دختر بودند .
زیبا و خواندنی
نویسنده:علامه سید محمد تقى مدرسى
رنجها و غمهاى امام موسى بن جعفر بعد از فاجعه کربلا، دردناکتروشدیدتر از سایر ائمهعلیهم السلامبود. هارون الرشید همواره در کمین ایشانبود، امّا نمىتوانست به آنحضرت آسیبى برساند. شاید او از ترس اینکهمبادا سپاهیانش در صف یاران آنحضرت درآیند، از فرستادن آنان براىدستگیرى وشهید کردن امام خوددارى مىورزید، زیرا پنهانکاریى کهافراد مکتبى در اقدامات خود ملزم بدان بودند، موجب شده بود کهدستگاه حاکمه حتّى به نزدیکترین افراد خود اعتماد نکند. این على بنیقطین وزیر هارون الرشید و آن یکى جعفر بن محمّد بن اشعث وزیر دیگرهارون است که هر دو شیعه بودند همچنین بزرگترین والیان وکارگزارانهارون در زمره هواخواهان اهل بیتعلیهم السلامبودند. از اینرو بود که هارونخود شخصاً به مدینه رفت تا امام کاظم را دستگیر کند.نیروهاى مخصوص هارون به اضافه سپاهى از شعرا و علماى دربارىومشاوران، او را در این سفر همراهى مىکردند و میلیونها درهم و دیناراز اموالى که از مردم به چپاول برده بود، با خود حمل مىکرد و به عنوانحقالسکوت به اطرافیان خود در این سفر بذل و بخشش مىنمود. و دراین میان به رؤساى قبایل وبزرگان و چهرههاى سر شناس مخالف توجّهورسیدگى بیشترى نشان مىداد.
هارون الرشید این گونه عازم مدینه شد تا بزرگترین مخالفحکومت غاصبانه خویش را دستگیر کند. اینک ببینیم هارون براىرسیدن به این مقصود چه کرد:
اوّل: هارون چند روزى نشست. مردم به دیدنش مىآمدند و او هم بهآنها حاتم بخشى مىکرد تا آنجا که شکمهاى برخى از مخالفان را کهمخالفت آنان با حکومت جنبه شخصى و براى رسیدن به منافع خاصّىبود، سیر کرد.
دوّم: عدهاى را مأموریت داد تا در شهرها بگردند و بر ضدّ مخالفانحکومت تبلیغات به راه اندازند. او همچنین شاعران و مزدوران دربارىرا تشویق کرد که در ستایش او شعر بسرایند و بر حرمت محاربه با هارونفتوا دهند.
سوّم: هارون قدرت خود را پیش دیدگان مردم مدینه به نمایش گذاردتا کسى اندیشه مبارزه با او را در سر نپروراند.
چهارم: هنگامى که همه شرایط براى هارون آماده شد، شخصاً بهاجراى بند پایانى طرح توطئهگرانه خویش پرداخت. او به مسجد رسولخداصلى الله علیه وآله رفت. شاید حضور او مصادف با فرارسیدن وقت نماز بوده کهمردم و طبعاً امام موسى بن جعفرعلیهما السلام براى اداى نماز در مسجد حضورداشتهاند. هارون به سوى قبر پیامبرصلى الله علیه وآله جلو آمد و گفت: السلام علیکیا رسول اللَّه! اى پسر عمو.
هارون در واقع مىخواست با این کار شرعى بودن جانشینى خود رااثبات کند و آن را علّتى درست براى زندانى کردن امام کاظم جلوه دهد.
امّا امام این فرصت را از او گرفت و صفها را شکافت و به طرف قبرپیامبرصلى الله علیه وآله آمد و به آن قبر شریف روى کرد و در میان حیرت و خاموشىمردم بانگ برآورد:
السلام علیک یا رسول اللَّه! السلام علیک یا جدّاه!
امام کاظم با این بیان مىخواست بگوید: اى حاکم ستمگر اگر رسولخدا پسر عموى توست و تو مىخواهى بنابر این پیوند نسبى، شرعى بودنحکومت خود را اثبات کنى باید بدانى که من بدو نزدیکترم و آنحضرتجدّ من است. بنابر این من از تو به جانشینى و خلافت آن بزرگوارشایستهترم!
هارون مقصود امام را دریافت و در حالى که مىکوشید تصمیم خود رابراى دستگیرى امام کاظم توجیه کند، گفت:
اى رسول خدا من از تو درباره کارى که قصد انجام آن را دارم پوزشمىخواهم. من قصد دارم موسى بن جعفر را به زندان بیفکنم. چون اومىخواهد میان امّت تو اختلاف و تفرقه ایجاد کند و خون آنها را بریزد.
چون روز بعد فرارسید، هارون فضل بن ربیع را مأمور دستگیرى امامکاظم کرد. فضل بر آنحضرت که در جایگاه رسول خداصلى الله علیه وآله به نمازایستاده بود، در آمد و دستور داد او را دستگیر کنند و زندانى نمایند.(1)
سپس دو محمل ترتیب داد که اطراف آنها پوشیده بود. ایشان را دریکى از آنها جاى داد و آن دو محمل را روى استر بسته بر هر یک عدّهاى راگماشت. یکى را به طرف بصره و دیگرى را به سوى کوفه روانهکرد تابدینوسیله مردم ندانند امام را به کجا مىبرند. امام کاظمعلیه السلام در هودجىبود که به سمت بصره مىرفت. هارون به فرستاده خود دستور داد کهآنحضرت را به عیسى بن جعفر منصور که والى وى در بصره بود، تسلیمکند. عیسى یک سال آنحضرت را در نزد خود زندانى کرد. سپس عیسىنامهاى به هارون نوشت که موسى بن جعفر را از من بگیر و به هرکه مىخواهى بسپار و گرنه من او را آزاد خواهم کرد. من بسیار کوشیدمتا دلیلى و بهانهاى براى دستگیرى او پیدا کنم، امّا نتوانستم حتّىمن گوش دادم تا ببینیم که آیا او در دعاهاى خود بر من یا تو نفرینمىفرستد، امّا دیدم که او فقط براى خودش دعا مىکند و از خداوندرحمت ومغفرت مىطلبد!
هارون پس از دریافت این نامه، کسى را براى تحویل گرفتن امامموسى الکاظم روانه بصره کرد و او را روزگارى دراز در بغداد، در نزدفضل بن ربیع، زندانى کرد. هارون خواست به دست فضل آن امام را بهشهادت برساند، امّا فضل از اجراى خواسته هارون خوددارى ورزید، درنتیجه هارون دستور داد که آنحضرت را به فضل بن یحیى تسلیم کند و ازفضل خواست تا کار امام را یکسره سازد، امّا فضل هم زیربار این فرماننرفت. از طرفى به هارون که در آن هنگام در "رقه" بود، خبر رسید کهامام موسى کاظم در خانه فضل به خوشى وآسودگى روزگار مىگذارند.ازاینرو هارون "مسرور" خادم را با نامههائى روانه بغداد کرد و به وىدستور داد که یکسره به خانه فضل بن یحیى درآید و در باره وضعآنحضرت تحقیق کند و چنانچه دید همانگونه که به وى خبر دادهاند،نامهاى را به عبّاس بن محمّد بسپارد و به او امر کن تا آنرا به اجرا گذاردونامه دیگرى به سندى بن شاهک بدهد و به او بگوید که فرمان عبّاس بنمحمّد را به جاىآورد.(2)
این ماجرا را از اینجا به بعد از یکى از روایات تاریخى پىمىگیریم:
این خبر به گوش یحیى بن خالد )پدر فضل( رسید. او بىدرنگ سواربر مرکب خویش شد و نزد هارون آمد و از درى جز آن در که معمولاًمردم از آن وارد قصر مىشدند، پیش هارون رفت و بدون آنکه هارونمتوجّه شود از پشت سراو داخل شد و گفت: اى امیرالمؤمنین به سخنانمن گوش فراده. هارون هراسان به وى گوش سپرد. یحیى گفت: فضلجوان است، امّا من نقشه تو را عملى مىکنم.
چهره هارون از شنیدن این سخن ازهمشکفت و به مردم روى کردوگفت: فضل مرا در کارى نافرمانى کرد و من او را لعنت فرستادم اینک اوتوبه کرده و به فرمان من در آمده است پس شما هم او را دوست بدارید.
حاضران گفتند: ما هر کس را که تو دوست بدارى دوست مىداریموهر کس را که دشمن بخوانى ما نیز او را دشمن مىخوانیم!! و اینک فضلرا دوست داریم.
یحیى بن خالد از نزد هارون بیرون آمد و شخصاً با نامهاى به بغدادرفت. مردم از ورود ناگهانى یحیى شگفتزده شدند. شایعاتى در بارهورود ناگهانى یحیى گفته مىشد، امّا یحیى چنین وانمود کرد که براىسروسامان دادن به وضع شهر و رسیدگى به عملکرد کارگزاران به بغدادآمده و چند روزى نیز به این امور پرداخت. آنگاه سندى بن شاهک راخواست و دستور قتل آنحضرت را به او ابلاغ کرد. سندى فرمان او را بهجاىآورد.
امام موسى کاظم هنگام فرارسیدن وفات خویش از سندى بن شاهکخواست که غلام او را که در خانه عبّاس بن محمّد بود، بر بالین وى حاضرکند. سندى گوید: از آنحضرت خواستم به من اجازه دهد که از مال خوداو را کفن کنم، امّا او نپذیرفت و در پاسخ من فرمود: ما خاندانى هستیمکه مهریه زنانمان و مخارج نخستین سفر حجّمان و کفن مردگانمان همه ازمال پاک خود ماست و کفن من نیز نزد من حاضر است.
چون امام دعوت حق را لبیک گفت فقها و چهرههاى سرشناش بغدادرا که هیثم بن عدّى و دیگران نیز در میان آنها بودند، بر جنازه آنحضرتحاضر کردند تا گواهى دهند که هیچ اثرى از شکنجه بر آنحضرت نیستووى به مرگ طبیعى جان سپرده است. آنان نیز به دروغ به این امرگواهى دادند. آنگاه پیکر بىجان امام را بر کنار جسر بغداد گذارده، ندا دادند: این موسى بن جعفر است که )به مرگ طبیعى( جان سپردهاست. بدو بنگرید. مردم دسته دسته جلو مىآمدند و در سیماىآنحضرت به دقت مىنگریستند.
در روایتى که از برخى از افراد خاندان ابوطالب نقل شده، آمده است:فریاد زدند این موسى بن جعفر است که رافضیان ادعا مىکردند اونمىمیرد. به جنازه او بنگرید. مردم نیز آمدند و در جنازه آنحضرتنگریستند.
گفتند: امام کاظم را در قبرستان قریش به خاک سپردند و قبرش درکنار قبر مردى از نوفلیین به نام عیسى بن عبداللَّه قرار گرفت.(3)
روایات تاریخى نقل مىکنند که امام کاظم از زندان با شیعیانوهواخواهانش ارتباط برقرار مىکرد و به آنها دستوراتى مىداد و مسایلسیاسى و فقهى آنان را پاسخ مىگفت:
براستى امام کاظمعلیه السلام چگونه با شیعیان خویش رابطه برقرار مىکرد؟شاید این ارتباط از راههاى غیبى صورت مىگرفت، امّا احادیث بسیارىاین نکته را روشن مىکنند که بیشتر کسانى که امام در نزد آنان زندانىمىشد از معتقدان به امامت وى بودند. اگر چه حکومت مىکوشیدزندانبانهاى آنحضرت را از میان خشنترین افراد و طرفداران خودبرگزیند چرا که خود آنها )زندانبانان( از نحوه عبادت امام کاظمعلیه السلامودانش سرشار و مکارم اخلاقى آنحضرت اطلاع داشتند و کراماتبسیارى را از آنحضرت مشاهده کرده بودند.
در کتاب بحارالانوار آمده است که عامرى گفت: هارون الرشید کنیزىخوش سیما به زندان امام موسى کاظم فرستاد تا آنحضرت را آزار دهد.امام در این باره فرمود: به هارون بگو:
بَلْ أَنتُم بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ (4).
بلکه شما به هدیه خود شادمانى مىکنید.
مرا به این کنیز و امثالاو نیازى نیست. هارون از این پاسخ خشمگینشد وبه فرستاده خویش گفت: به نزد او برگرد و بگو: ما تو را نیز بهدلخواه تونگرفتیم وزندانىنکردیم وآن کنیز را پیشاو بگذار وخود بازگرد.
فرستاده فرمان هارون را به انجام رساند و خود بازگشت. با بازگشتفرستاده، هارون از مجلس خویش برخاست و پیشکارش را به زندان امامموسى کاظم روانه کرد تا از حال آن زن تفحّص کند. پیشکار آن زن را دیدکه به سجده افتاده و سر از سجده برنمىدارد و مىگوید: قدوس سبحانکسبحانک.
هارون از شنیدن این خبر شگفتزده شد و گفت: به خدا موسى بنجعفر آن کنیز را جادو کرده است. او را نزد من بیاورید. کنیز را کهمىلرزید و دیده به آسمان دوخته بود در پیشگاه هارون حاضر کردند.هارون از او پرسید:
این چه حالى است که دارى؟ کنیز پاسخ گفت: این حال، حال موسىبن جعفر است. من نزد او ایستاده بودم و او شب و روز نماز مىگذارد.چون از نماز فارغ شد زبان به تسبیح و تقدیس خداوند گشود. من از اوپرسیدم: سرورم! آیا شما را نیازى نیست تا آن را رفع کنم؟ او پرسید:مرا چه نیازى به تو باشد؟ گفتم: مرا براى رفع حوایج شما بدین جافرستادهاند گفت: اینان چه هدفى دارند؟ کنیز گفت: پس نگریستمناگهان بوستانى دیدم که اوّل و آخر آن در نگاه من پیدا نبود، در اینبوستان جایگاههایى مفروش به پر و پرنیان بود وخدمتکاران زن و مردىکه خوش سیماتر از آنها و جامهاى زیباتر از جامه آنها ندیده بودم، بر اینجایگاهها نشسته بودند. آنها جامهاى حریر سبز پوشیده بودند و تاجها ودرّ و یاقوت داشتند و در دستهایشان آبریزها و حولهها و هر گونه طعامبود. من به سجده افتادم تا آنکه این خادم مرا بلند کرد و در آن لحظهپىبردم که کجا هستم.
هارون گفت: اى خبیث شاید به هنگامى که در سجده بودى، خوابتو را درگرفته و این امور را در خواب دیده باشى؟
کنیز پاسخ داد: به خدا سوگند نه سرورم. پیش از آنکه به سجده روماین مناظر را دیدم و به همین خاطر به سجده افتادم.
هارون به پیشکارش گفت: این زن خبیث را نزد خودنگه دار تا مباداکسى این سخن را از او بشنود. زن به نماز ایستاد و چون در این باره از اوپرسیدند، گفت: عبد صالح (امام موسى کاظمعلیه السلام ) را چنین دیدم و چوناز سخنانى که گفته بود، پرسیدند: پاسخ داد: چون آن منظره را دیدمکنیزان مرا ندا دادند که اى فلان از عبد صالح دورى گزین تا ما بر او واردشویم که ما ویژه اوییم نه تو.
آن زن تا زمان مرگ به همین حال بود. این ماجرا چند روز پیش ازشهادت امام کاظم رخداد.این ارزش و کرامت امام کاظمعلیه السلام در پیشگاه خدا و این هم فرجامهارون ستمگر و سرکش!!
از خداوند بزرگ مىخواهیم که ما را جزو دوستداران دوستانشوبیزاران از دشمنانش قرار دهد و ما را بر پیمودن راه ائمه هدىعلیهم السلامتوفیقارزانى فرماید.
پاورقى ها :
1) مقاتل الطالبیّین، ص213.
2) مقاتل الطالبیّین، ص233.
3) مقاتل الطالبیّین، ص234 به نقل از کتاب الغیبة شیخ طوسى، ص22.
4) سوره نمل، آیه36.
سالروز شهادت امام موسی کاظم، باب الحوائج را خدمت
تمامی شیعیان آن حضرت و شما همکاران و دوستان گرامی تسلیت عرض می نماییم . . .
۱ )یک فروند هواپیما در مرز آمریکا و کانادا سقوط میکند. بازماندگان از سقوط را در کجا دفن میکنند؟
کانادا – آمریکا – هیچکدام
۲) یک خروس در بام خانهای که شیب دوطرفه دارد، تخم میگذارد. این تخم از کدام طرف میافتد؟
شمال – جنوب – هیچکدام
۳ )خانمیعاشق رنگ قرمز است و تمام وسایل او به رنگ قرمز است. او در آپارتمانی یک طبقه که قرمزرنگ است، زندگی میکند. صندلی و میز او قرمزرنگ است.تمام دیوارها و سقف آپارتمان قرمزرنگ هستند. کفپوش آپارتمان و فرشها نیز قرمزرنگ هستند.تلویزیون هم قرمز رنگ است. سریع پاسخ دهید که پلههای آپارتمان چه رنگی هستند؟
قرمز – آبی – هیچکدام
۴ )پدر و پسری را که در حادثه رانندگی مجروح شده بودند، به بیمارستان میبرند.پدر در راه بیمارستان فوت میکند ولی پسر را به اتاق عمل میبرند. پس از مدتی دکتر میگوید من نمیتوانم این شخص را عمل کنم، به علت اینکه او پسر من است.آیا به نظر شما این داستان میتواند صحت داشته باشد؟
آری – خیر – هیچکدام
۵ ) اگر چهار تخممرغ، آرد، وانیل، شکر، نمک و بیکینگ پودر را با همدیگر مخلوط کنید، آیا کیک خواهید داشت؟
آری – خیر – هیچکدام
۷ ) یک کیلوگرم آهن چند گرم سنگینتر از یک کیلو گرم پنبه است؟
۱گرم – ۱۰۰گرم – هیچکدام
۸ ) مردی به طرف یک پلیس که در حال جریمه کردن اتومبیل بود، میرود و التماس میکند که پلیس جریمه نکند ولی آقای پلیس قبول نمیکند. به پلیس نه یک بار بلکه هشت بار بد دهنی میکند.جواب دهید
هنگام سفر به نقاط مختلف كشور، افراد بسياري را ديدم كه اشتياق سرشاري براي درك موضوعات دشواري مانند علم، فلسفه، مذهب، اقتصاد و نظريههاي سياسي داشتند. اما گاه شعلههاي اين اشتياق به خاموشي ميگراييد.
افراد در مييابند كتابهايي كه آنها مشتاقانه و به اميد فراگيري ميگشايند، به چيزي فراتر از فهم آنها مبدل ميشود. به واقع، هر كتابي قصد دارد مطلب را به خواننده عادي برساند و اين ممكن نيست؛ مگر آن كه ...........
اضطراب رياضي موجب ضعف فرآيندهاي ذهني براي انجام عمليات رياضي، منفي نگري و سردرگمي دانش آموزان ميشود. اين گروه با اجتناب از کلاس رياضي، ناتواني در انجام آزمونهاي رياضي و اضطراب و تشويش فراوان از يادگيري اين درس طفره ميروند. اين تصور که استعداد رياضي مادرزادي است يا پسرها نسبت به دخترها .........
دانش آموزان پایه سوم ابتدایی برای اولین بار با درس انشاء آشنا می شوند. پس باید تناسب، اندازه وکیفیت استفاده از لغات مطابق گنجینه لغات و سایر مسائل رعایت شود و مدنظر قرار گیرد و حتی چند جلسه آغاز سال با روند نگارش مخصوصاّ با توجه به گروه سنی شان آموزش داده شوند، حتی چندین مورد از انشاء های سوم ابتدایی های سال قبل خوانده شود. حالا درمورد نحوه انشاء نویسی مواردی را ذکر می نمایم:
- تصاویری راکه دراختیار دانش آموزان قرار می دهیم ازآنها می خواهیم .........
برای مطالعه ادامه مقاله به ادامه مطلب بروید .......
راههای موفقیت- برگزیده مطالب کتاب گامهای بلند آنتونی رابینز
-اعمالی مهم اند که همیشه انجام می دهید نه آنهایی که گاهی انجام می دهید.
-تصمیمات ما ست که سرنوشت ما را تعیین می کند، نه شرایط زندگی ما.
-قدرت یک تصمیم ساده را که به موقع و با عزمی راسخ به آن عمل می کنید دریابید.
-یک تصمیم می تواند دریچه های زندگی ما را به روی اندوه یا شادی ، سعادت یا تنگدستی ، مصاحبت یا تنهایی و عمری طولانی یا مرگی زودرس باز کند.
- کنترل حوادث زندگی همیشه امکان پذیر نیست ولی همواره می توانیم واکنشهایی را که در برابر آنها نشان می دهیم و اعمالی را که به دنبال آن انجام می دهیم ، کنترل کنیم.
- ما باید به جای آنکه از اشتباهاتمان در عذاب باشیم ، از آنها درس بگیریم و گرنه محکومیم که در آینده خطا هایمان را تکرار کنیم.
- موفقیت ناشی از قضاوت صحیح است. قضاوت صحیح ناشی از تجربه است و تجربه اغلب ناشی از یک قضاوت نادرست است.
- افراد موفق معمولا سریع تصمیم می گیرند و موقعیت های کاملا حساب شده را به ندرت از دست می دهند .
- 4 گام ساده جهت موفقیت:
1- تصمیم بگیرید چه می خواهید.
2- عمل کنید.
3- توجه کنید کاری را که پیش گرفته اید به نفع شماست ، یا نه؟ نباید انرژی خود را صرف کارهای بیهوده کنید.
4 – شیوه خود را آن قدر تغییر دهید تا به آنچه می خواهید برسید. ( انعطاف پذیری )
- تفاوت عظیمی بین موفق شدن برای شادی، با شادی موفق شدن وجود دارد.
- اکثر افراد بیشتر به جای اینکه ریسک لازم را برای تحقق رویاهایشان انجام دهند ، سخت کار می کنند تا آنچه را که دارند از دست ندهند.
- یکی از توصیفهای من از موفقیت این است که بتوانید طوری زندگی کنید که پیوسته لذت زیاد ودرد خیلی کم را احساس کنید و به دلیل اینگونه زندگی کردن ، اطرافیان شما پیوسته شاد و کم تر اندوهگین باشند. برای این کار ، ما باید رشد کنیم و به حال دیگران موثر باشیم.
- هر چه که ما بر آن تمرکز می کنیم ، تعیین کننده چگونگی احساس ماست.
اگر بر چیزی تمرکز کنیم که از آن می ترسیم دقیقا با همان مورد مواجه می شویم.
بهترين اقدام براي راحت رسيدن به هدف حفظ آرامش ، داشتن روحيه بانشاط و فعال است
سعي كنيم در ايام امتحانات خود را كاملاً آرام كنيم
در برنامه هاي روزانه خود يكسره درس نخوانيم
حداقل براي هر 50 دقيقه برنامه مطالعاتي 10 دقيقه به مغز خود استراحت بدهيم ، پژوهشگران معتقدند بازده 6 ساعت مطالعه مداوم به اندازه 2 ساعت مطالعه با استراحت بين فاصله هاي زماني است
زماني كه 10 دقيقه به ذهن خود استراحت دهيد ، كاركرد ذهن را افزايش ميدهيد
هرگز با برنامه هاي مدرسه و كلاس به مقابله نپردازيم ، زيرا تصور اين فكر ، جسم و روح را خسته مي كند و يادگيري را مشكل ميسازد
حتماً نكاتي را كه براي شما سخت است ، يادداشت برداري نموده تا در فرصتهاي مرده چندين بار آنها را مطالعه كنيد
در حين مطالعه حتماً مواد قندي سالم مثل خرما ، شيريني جات مصرف كنيد
هميشه به فرا رسيدن پايان امتحانات فكر كنيد و همچنين به اين مطلب كه اين ايام به سرعت مي گذرد
ضعف دروس عربي و زبان را مي توان با تمرين و تكرار خصوصاً از طريق نوارهاي ضبط شده بالا برد كه كاملاً در حافظه ثبت شود
در هفته يك تفريح 5-4 ساعته براي خود مثل رفتن به پارك ، استخر ، سينما و موزه در نظر بگيريد
هرگز با ذهن خسته درس نخوانيد ، يك ساعت درس خواندن با ذهن آرام موثرتر از چندين ساعت مطالعه با ذهن خسته است
در ايام امتحانات به تغذيه خود توجه كنيد
اگر در ايام امتحانات براي يك درس زمان اضافه داريد ، به درسهايي كه نياز به زمان بيشتري دارند ، بپردازيد
براي درسي كه ضعف بيشتري داريد ، هر روز نيم ساعت زمان در نظر بگيريد و طبق تقسيماتي كه داريد ، تمام بخشها را رفع اشكال كنيد
تمام اطلاعات را به صورت نكته ثبت كنيد
در اوقات مُرده به پيش مطالعه بپردازيد
براي درك مطالب مشكل ، مثال ، رمز و تصويري در نظر بگيريد و بدين طريق آنها را رمز گذاري كنيد
در مطالعه با افزايش سرعت خواندن از پراكندگي حواس جلوگيري و تمركز حواس خود را افزايش دهيد
حتماً درس ها را دوست بداريد ، چون ارتباط برقراركردن با درس به ميزان 30 % فهم و درك مطلب را افزايش مي دهد
در نظر داشته باشيد كه يك دانش آموز توانمند ، اراده و اعتماد به نفس خود را تقويت مي كند و با روحيه اي شاد و آرام و اعتقاد به خدا برنامه ها را دنبال ميكند
همه ما پيش از امتحان يا وقايع مهم ديگر ، درجاتي از نگراني يا تنش را تجربه مي كنيم . اصولاً ترس و نگراني در حد معقول ما را بر مي انگيزد و به ما كمك مي كند . ولي نگراني بيش از حد مي تواند مشكل ايجاد كند مخصوصاً اگر در جريان آماده سازي و انجام امتحانها باشد.
مقابله با اضطراب
اولين گام اين است كه بين دو نوع اضطراب تمايز قائل شويم . اگر اضطراب شما ........
در زير نمونه سوالات امتحاني از قبيل امتحانات مستمر ، مقطعي ، تورنيتيم ، تيزهوشان ، نمونه دولتي و امتحانات نهايي پايه پنجم ابتدايي گنجانده شده است .
اميد است اين مطالب بتواند گوشه اي از نياز هاي شما را برآورده سازد.
لازم ميدانم چند نكته را ياد آور شوم :
1. فايلهايي كه در اين مجموعه گذاشته شده است در هر روز به تعداد آن اضافه مي شود . بنابر اين هفته اي يك بار به همين پست مراجعه نماييد و فايل هايي كه اضافه شده رادانلود كنيد و دقت داشته باشيد كه شماره فايلي را كه دانلود مي كنيد در ذهن بسپاريد تا فايلي را دو بار دانلود نكنيد.
2. اين مطالب با كيفيت بسيار بالا در وبلاگ گذاشته شده است .
3. براي دريافت مطالب ابتدا بايد عضو شويد .
4. لطفا با نظرات خود من را در هر چه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ياري كنيد .
5. در صورتي كه شما نيز نمونه سوالات و يا مطالب درسي قابل توجه و خوبي داريد به ايميل من ارسال كنيد تا با نام خودتان و با لگوي خودتان در وبلاگ گذاشته شود.
در زير نمونه سوالات امتحاني از قبيل امتحانات مستمر ، مقطعي ، تورنيتيم ، تيزهوشان ، نمونه دولتي و امتحانات نهايي پايه پنجم ابتدايي گنجانده شده است .
این پست برای دانش آموزان و معلمین پرتلاش پایه چهارم ابتدایی تهیه گردیده است که به درخواست شما عزیزان در وبلاگ قرار داده شده است.
امید است که شما دوستان با بهره گیری از این نمونه سوالات بتوانید در امر تحصیل و تدریس موفقیت های زیادی را کسب نمایید.
باز هم لازم میدانم از شما دوستان گرامی درخواست نمایم تا حق دوستی را بجا آورده و با نظرات و پیشنهادات خود من را در هرچه بهتر شدن این وبلاگ یاری نمایید و با ارسال نمونه سوالات خود به ایمیل من و قرار دادن آن در وبلاگ با نام خود شما دوستان خود را یاری نموده و باقیات و صالحات برای خود فراهم سازید.
دوستان گرامی و عزیز از اظهار لطف شما به این وبلاگ ممنونم .
محمد رضا فغانی
مدیریت وبلاگ
لازم مي دانم چند نكته را ياد آور شوم :
1. فايلهايي كه در اين مجموعه گذاشته شده است در هر روز به تعداد آن اضافه مي شود . بنابر اين هفته اي يك بار به همين پست مراجعه نماييد و فايل هايي كه اضافه شده رادانلود كنيد و دقت داشته باشيد كه شماره فايلي را كه دانلود مي كنيد در ذهن بسپاريد تا فايلي را دو بار دانلود نكنيد.
2. اين مطالب با كيفيت بسيار بالا در وبلاگ گذاشته شده است .
3. براي دريافت مطالب ابتدا بايد عضو شويد .
4. لطفا با نظرات خود من را در هر چه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ياري كنيد .
5. در صورتي كه شما نيز نمونه سوالات و يا مطالب درسي قابل توجه و خوبي داريد به ايميل من ارسال كنيد تا با نام خودتان و با لگوي خودتان در وبلاگ گذاشته شود.
6. بعضی فايلهاي زيپ شده داراي پسورد مي باشد كه بعد از دانلود و اجراي فايل زيپ شده با وارد كردن (mrfedu) مي توانيد از محتويات فايل را استفاده كنيد.
برای دیدن لینک دریافت سوالات به ادامه مطلب بروید ...
این پست برای دانش آموزان و معلمین پرتلاشی که قصد شرکت در آزمون های نمونه دولتی و تیزهوشان را دارند تهیه گردیده است که به درخواست شما عزیزان در وبلاگ قرار داده شده است.
امید است که شما دوستان با بهره گیری از این نمونه سوالات بتوانید در امر تحصیل و تدریس موفقیت های زیادی را کسب نمایید.
باز هم لازم میدانم از شما دوستان گرامی درخواست نمایم تا حق دوستی را بجا آورده و با نظرات و پیشنهادات خود من را در هرچه بهتر شدن این وبلاگ یاری نمایید و با ارسال نمونه سوالات خود به ایمیل من و قرار دادن آن در وبلاگ با نام خود شما دوستان خود را یاری نموده و باقیات و صالحات برای خود فراهم سازید.
دوستان گرامی و عزیز از اظهار لطف شما به این وبلاگ ممنونم .
محمد رضا فغانی
مدیریت وبلاگ
برای دیدن لینک دریافت سوالات به ادامه مطلب بروید ...
پیامبران و ائمه هم یادآورنده و متذّكرند و هم معلم، زیرا چه بسا خیلی مطالب به طور مبهم در ذهن افراد جامعه وجود دارد اما آنان نسبت به این مسایل بی اعتنا و در حال غفلت هستند و آن بزرگان سعی دارند انسان را بیدار كنند، در واقع زوایای روح در خوابی عمیق فرو رفته است و پیامبر یا امامی آن روح غافل را آگاه می سازد.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وبلاگ تخصصی
مقطع ابتدایی
و آدرس
mrfedu.LoxBlog.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.